من در رقه بودم: خاطرات محمدالفاهم (ابو زکریا) عضو جدا شده داعش
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
این که سربازان دولت خلافت سر بعضی افراد رابریدند ، فقط یک پیام رعب آفرین برای دنیا نبود،بلکه پیام قاطعی به همه سربازان و طرفدارانخود دولت در قلمرواش نیز محسوب می شد.حقیقت ،بریدن سر افراد ، یک پیام ««تضمینی»» بودمبنی بر این که هر کس با دولت خلافت بجنگدیا در مقابل آن شورش کند،سرنوشتی جزجدا شدن سرش با خنجر تیز نخواهد داشت.شاید چیزی که از بریده شدن سر فر (از گوش تاگوش) دردناک تر باشد ، شکنجه روحی قربانی استکه پیش از بریده شدن سرش ، و با دیدن خنجرتحمل می کند.
لیستهای مرتبط به من در رقه بودم: خاطرات محمدالفاهم (ابو زکریا) عضو جدا شده داعش
یادداشتهای مرتبط به من در رقه بودم: خاطرات محمدالفاهم (ابو زکریا) عضو جدا شده داعش