بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

در کمال خونسردی (گزارشی واقعی از چند فقره قتل و پیامدهای آن)

در کمال خونسردی (گزارشی واقعی از چند فقره قتل و پیامدهای آن)

در کمال خونسردی (گزارشی واقعی از چند فقره قتل و پیامدهای آن)

ترومن کاپوتی و 1 نفر دیگر
4.6
8 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

14

خواهم خواند

38

زمانی که رمان در کمال خونسردی، نوشته ی ترومن کاپوتی، برای اولین بار در سال 1966 به انتشار رسید، این نویسنده، آن را «اولین رمان با داستان واقعی» نامید. نکته ی قابل توجه درباره ی این رمان، در میان خیل عظیم کتاب های داستانی، توانایی منحصر به فرد کاپوتی در آمیزش حقایق با مهارت های داستان سرایی است. در روز 15 نوامبر 1959 و در محله ی کوچک هالکوم واقع در کانزاس، 4 عضو خانواده ی کلاتر با شلیک های شات گانی که در فاصله ی چند اینچی از صورتشان قرار گرفته بود، به شکل وحشیانه ای به قتل می رسند. پس از قتل، هیچ انگیزه ی آشکاری برای این جنایت وجود نداشت و پلیس تقریبا به هیچ سرنخی نرسید. ترومن کاپوتی، همزمان با بازسازی قتل، بازپرسی ها و تحقیقاتی که به گرفتن و محاکمه ی قاتلین منجر شد، موفق به خلق تعلیقی حیرت آور و حسی شگفت انگیز از همذات پنداری می شود.

پست‌های مرتبط به در کمال خونسردی (گزارشی واقعی از چند فقره قتل و پیامدهای آن)

یادداشت‌های مرتبط به در کمال خونسردی (گزارشی واقعی از چند فقره قتل و پیامدهای آن)

            به نام او

بهترین کتابی که در این یکی دو ماه خواندم همین کتاب بود. پیش از این با اینکه سه چهار کتاب از ترومن کاپوتی داشتم ولی چیزی از او نخوانده بودم. اول «صبحانه در تیفانی» را خواندم و لذت بردم و بعد هم «در کمال خونسردی» را.  تجربه جالبی بود.

اول که خلاصه داستان را خواندم با خود گفتم کاپوتی چطور چنین داستان سرراستی را در این تعداد صفحه، که به‌نظرم زیاد می‌آمد، گنجانده است؟ چه گفته که اینقدر طولانی شده؟ داستان این کتاب که براساس واقعه‌ای حقیقی در یکی از ایالت‌های امریکا است، ماجرای قتل چهار نفر از اعضای یک خانواده در دهه پنجاه میلادی است. کاپوتی بعد از فهمیدن خبر، به محل وقوع جرم می‌رود و شش سال تمام گزارش تهیه می‌کند، مشاهداتش را می‌نویسد و با افراد مختلف از جمله قاتلان مصاحبه می‌کند تا از میان یادداشت‌هایش به «در کمال خونسردی» می‌رسد. کتابی که خود او نام «رمان واقع‌گرایانه»* را برای آن انتخاب می‌کند.

هنر کاپوتی در این داستان جنایی پرداخت هنرمندانه داستانی است که همگان آن را می‌دانند. یعنی کاپوتی از این امتیاز که خوانندگان خود را با گره‌های داستانی و روایی غافلگیر کند بی‌بهره است. او باید یک واقعه را که همه چیز آن مشخص است به‌نحوی جذاب و وفادارانه، یعنی بدون دخالت تخیل خود، به مخاطب عرضه کند. کاری که به‌نظر من با استادی تمام انجام می‌شود. و پس از خواندن کتاب تعداد بالای صفحات کتاب هم توجیه‌پذیر می‌نماید البته به‌غیر از برخی از فرازها که اندکی مطول به‌نظر می‌رسد. چرا که نویسنده به مسئله‌ای ساده، از این دست جنایات حداقل در امریکا به‌وفور رخ می‌دهد، نگاهی عمیق و همه‌جانبه دارد. تو پس از خواندن کتاب هم با مقتولان احساس نزدیکی می‌کنی و هم با قاتلان، کسانی که به‌شکلی دیگر در جامعه امریکا مظلوم واقع شده‌اند.

آخرین نکته هم در مورد ترجمه است من در میان ترجمه‌های موجود در بازار قلم نصرالله مرادیانی را بیش از دیگران پسندیدم. و با نگاهی گذرا به متن اصلی احساس کردم که از بقیه دقیق‌تر است.

*non-fiction novel