در وادی درددر وادی دردجولیان بارنز و 3 نفر دیگر3.610 نفر |4 یادداشتخواهم خواندنوشتن یادداشتبا انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.در حال خواندن1خواندهام10خواهم خواند12توضیحاتمشخصاتنسخههای دیگرکتاب در وادی درد، ویراستار م.ب. حاجیانی.یادداشتهای مرتبط به در وادی دردسارا عاشوری1402/06/02 این کتاب یه خودنگاره است که آلفونس دوده از تحمل دردهایی که بخاطر بیماری سفلیس گریبانگیرش شده نوشته. یادداشتهای دوده همبستگی خاصی باهم ندارن ولی همه در «نوشتن از درد» مشابهن. مفهوم تنهایی حقیقی انسان توی این کتاب با درد کشیدن به خوبی نشون داده شده. چون درد تنها برای خود ماست و نمیشه با کسی تقسیمش کرد. و با وجود اینکه ترجمه دست دوم کتاب، فارسی بود ولی نثر روون و خوانایی داشت. همین :) 02مهسا کرامتی1402/11/17 این کتاب یک زندگینگاره است؛ یعنی داستان نیست و حتی فرم خاصی هم نداره که بشه باهاش مجموعههایی از این دست رو به یک چارچوب خاص محدود و با هم مقایسه کرد. این کتاب دربردارندۀ مجموعه یادداشتهایی از آلفونس دوده از دوران تحمل رنج و بیماری سفلیسه. اون این یادداشتها رو به فرانسه نوشته، جولین بارنز (که خودش نویسنده است و قبلا گزارش یکی از کتاباشو هم تو همین گروه گذاشتم) اونا رو به انگلیسی ترجمه کرده و مقدمه و تعلیقات مفیدی رو بهش اضافه کرده و مترجم ما، با مقابله هر دو نسخۀ فرانسوی و انگلیسی، متن حاضر رو پیش روی ما قرار داده. همۀ این زحمات صورت گرفتۀ جانبی، از یادداشت ابتدایی مترجم ما درمورد زندگینگارهها و حواشیای که برای درک بهتر خواننده ایرانی در انتهای کتاب آورده تا مقدمه و تعلیقات مفید بارنز، به درک بهتر این یادداشتها کمک قابل توجهی میکنه. این کتاب حاوی یادداشتهای پراکندهای از دوران تحمل رنج بیماری آلفونس دوده است؛ باید قبل از هر انتظاری به این نکته توجه داشت. یادداشتها گاهی طولانی و گاهی کوتاهن. کمک میکنن که اطلاعاتی رو چه درمورد دوده و آثارش و چه درمورد افراد مشهور نزدیک بهش (از جمله ادمون دو گنکور) به دست بیاریم، با این بیماری و روند پیشرفتش آشنا بشیم و حتی گاهی فکر کنیم که دارم فقط یه سری یادداشت معمولی رو میخونیم (مایلم دوباره به این اشاره کنم که این یه کتاب داستانی نیست). توی کتاب چندتایی هم عکس از دوده آورده شده که جالبه دیدنشون. در کل کتاب کم حجم و روونیه. خوندنش از جهاتی سودمنده و از جهاتی اونو به کتابی تبدیل میکنه خوندنش ضروری نیست و به دیگری حتماً پیشنهاد نمیشه. پ.ن: دقت و توجهی که در فراهمآوردن این مجموعه شده بود رو -چه توسط جولین بارنز و چه عماد مرتضوی- دوست داشتم. 012باران نویریان1402/03/20 داری چه کار می کنی؟ - دارم درد میکشم. کلمهها برای کسی که دارد آخرین نفسهایش را توی این دنیا میکشد معنای دیگری پیدا میکنند. آنها را جوری پشتسر هم ردیف میکند که انگار میخواهد آخرین حرفش را با اطرافیانش بزند. دوده دارد میمیرد. دردهای زیادی او را دوره کردهاند و سعی دارند او را از پا در بیاورند. سعی کرده اندکی از فشار و ماجرای این دردها را برایمان تصویر کند. جوری این کار را میکند که انگار تو هم کنارش داری درد میکشی. این کتاب را باید وقتی بخوانید که فکر میکنید درد از همهی جهان در شما را احاطه کرده است. پای "املای درد" بنشینید و بگذارید کمی زیر و رویتان کند. از آن کتابهایی است که اگر دوستش داشته باشید بد جوری همه چیز را برایتان تغییر میدهد. دردها عجیب هستند. خیلی عجیب. آیا کلمات واقعاً به "درد" میخورند؟ اصلاً میشود با کلمات توضیح داد درد (یا بگیر احساسات) چه بر سر ما میآورد؟ کلمات فقط وقتی سر میرسند که همه چیز تمام شده است. - وقتی دیگر آبها از آسیاب افتاده. دروغی و بیجان، کلمات فقط از خاطرات میگویند. 018نفیسه بهشتی1401/10/25 این کتاب میتونه مکمل "مرگ ایوان ایلیچ" باشه. یه سری نکتههای ریز داشت که توی ذهنم مونده، مثل اینکه وقتی بیمار میشی، زیاد نباید ازش صحبت کنی چون حتی برای عزیزترین آدم زندگیت هم عادی و کسل کننده میشه. ازون دست کتابهاست که با اینکه اثرش رو گذاشت، بازم باید بخونم؛ ولی موقعی که بیمار میشم، یا بیماری اطرافم دارم. 01