معرفی کتاب شکار سایه اثر ابراهیم گلستان شکار سایه ابراهیم گلستان 3.8 3 نفر | 2 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 0 خواندهام 5 خواهم خواند 2 ناشر شابک 0000009781334 تعداد صفحات 183 تاریخ انتشار _ توضیحات شامل چهار داستان کوتاه با نام های "بیگانه ای که به تماشا رفته بود"، "ظهر گرم تیر"، "لنگ"، "مردی که افتاد" است. یادداشتها محبوبترین جدیدترین شهاب سامانی 1401/4/4 یک. چند سال پیش، فکر کنم اواسط دهه هشتاد، مجله شهروند بعد از سالیان دراز مصاحبهی مفصلی با ابراهیم گلستان چاپ کرده بود. همان موقع زبان تیز و گاه حتی خودخواه گلستان مرا از خود راند. قبل از آن مصاحبه من خیلی گلستان را نمیشناختم، آن مصاحبه و زبان تند و تیز، تمام تصویر من از گلستان بود. با مصاحبهها و بد و بیراههای دیگری که گلستان اینور و آنور نثار بقیه میکرد، آن تصویر پررنگتر و واقعیتر شده بود و مانع از آن بود که کتابی از او به دست بگیرم. دو. چند روز پیش، در خانهی یکی از رفقا، کتاب شکار سایه را دیدم. این بار با وسوسه خواندنش همراه شدم. کاش گلستان میگذاشت، تصویر او در تاریخ، با کلمات و نثر و فیلمهایش ساخته شود و نه بد و بیراهش به دیگران. کلمات و نثر او حیف است که در غبار بداخلاقیهایش گم شود. سه. نثر ابراهیم گلستان، در عین شباهتش به گلشیری خاصبودگی خودش را داشت. کلماتش و جملههای تکرار شوندهاش و تصویری که از لحظهها ایجاد میکند و عمقی که به لحظات میبخشد، به نظر من در ادبیات معاصر کمنظیر است. چهار. گویی دوگانهی پررنگی بین نویسندگان آن دوران درخشان ایران وجود دارد. آنهایی که قصهگویند و آنهایی که نثر و قلم جذابی دارند. جذابیت ساعدی و درویشیان برای من ضرباهنگ سریع قصههایشان است، جذابیت گلشیری و گلستان کلمات و قلم آنها است. 1 7 لوسین مورل 1403/8/4 گلستان بهتزدهام میکند و نفسم را میگیرد و نمیشود که پلک بزنم وقتی میخوانمش. انگار که پردهی سینما یا هرچه مثل آن. آنقدر در به تصویر کشیدن «اوستا»ست که انگار که آن مرد که از نردبان افتاد منم. آنکه که نیهتوچکا را صدا میزند به خلوتش میکشاندش بعد تند میراندش منم. گلستان دهانم را باز نگه میدارد. 0 0