بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

مهمان مهتاب

مهمان مهتاب

مهمان مهتاب

فرهاد حسن زاده و 1 نفر دیگر
4.4
9 نفر |
6 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

11

خواهم خواند

15

مهمان مهتاب روایتی است از آدم هایی که ریشه هایشان را جا گذاشته اند و آرزوهایشان را به دوش میکشند. این رمان قصه ی سفر اجباری دو خانواده ی جنگ زده با دو داستان موازی است حکایت دو قهرمان از یک جنس اما با دو دنیای متفاوت فرهاد حسن زاده(1341 آبادان) نویسنده و روزنامه نگار اگرچه بیشتر عمر نویسندگی اش را صرف نوشتن برای کودکان و نوجوانان کرده و در این حوزه اعتبار دارد اما چند کتاب بزرگسالانه هم نوشته است که مورد توجه منتقدان قرار گرفته اند از جمله همین کتاب و رمان حیاط خلوت مهمان مهتاب سال 1379 در جشنواره ی ادب پایداری برگزیده شد.

لیست‌های مرتبط به مهمان مهتاب

یادداشت‌های مرتبط به مهمان مهتاب

 محتشم

1401/02/09

            همه چیز آرام بود . آماده ی رفتن به سوم راهنمایی بودم . نمی دانم چه شد ؟ قدرت عظیمی داشت . بین ما عشقی بود و شباهتی بی نهایت . چه چیزی می توانست جدایمان کند ؟ فقط جنگ بود که می توانست چنین کند . خانه ها را ویران ، مردم را آواره و قلب ها را دور کند . اما در همین شرایط سخت است که آدم ها خودشان را نشان می دهند . و این من بودم که شجاعانه ایستادم و دل کندن از شهر و زادگاهم ، برایم مشکل ترین کار بود . 
داستان این کتاب در دوران جنگ تحمیلی اتفاق می افتد و درباره ی فاضل و کامل ، دو برابر دو قلو است که جنگ ، آنها را که بسیار یکدیگر را دوست داشتند ، از هم جدا می کند و در این بین اتفاقاتی برای هر کدام می افتد . 
اوایل داستان ، بسیار جذاب بود . به گونه ای که خواننده دوست داشت کتاب را ادامه دهد تا بفهمد علت سیلی و نسب فاضل و کامل چیست ؟ چرا پروانه برای فاضل آشنا بود ؟ این کشش نکته قوتی برای کتاب محسوب می شود .
داستان راوی دورانی بود که من به عنوان خواننده کتاب ، در آن دوره نبوده و تصور ذهنی خاصی هم ندارم . اما به نظرم نویسنده بسیار خوب از پس توصیف فضا و مکان برآمده بود . به گونه ای که خواننده ، آن زمان را با همه ی وجود درک می کند . مثلا کمبود نفت و مشکلات آن و قسمتی که برای خودم جالب بود ؛ جایی که پروانه با آوار خانه اش مواجه شد . وسایل خانه و گهواره ی کودک که بین خرابه ها توجه را جلب می کرد . 
همچنین تاثیرات جنگ هم به خوبی گفته شده بود . فاضل و خانواده اش از آبادان به خانه ی عمویش در ماهشهر رفتند . در آنجا مادربزرگش را از دست داد . زن عمویش هم رفتار خوبی با آنها نداشت و آواره شدند و ناچار شدند به شیراز بروند . آوارگی ، ترس از دست عزیزان و اینکه هر لحظه ممکن است یک راکت یا خمپاره به خانه برخورد کند ، تنهایی ، کمبود نفت ، مواد غذایی و سایر آثار جنگ بر زندگی مردم ، خیلی خوب نوشته شده بود و به خواننده درک خوبی می داد . 
راوی داستان سوم شخص بود . این نوع روایت نکته ی منفی نداشت و به نظر من نکته ی مثبتی هم به حساب می آید . در طول داستان ، فاضل با اشخاص زیادی مثل ، کریم ، پروانه ، علی کبابی و... سروکار دارد . اگر مثلا راوی اول شخص یعنی خود فاضل بود ، شاید احساسات و خصوصیات باقی شخصیت ها مثل الان ، خوب انتقال پیدا نمی کرد . اما حالا تقریبا بیشتر شخصیت ها درست  و خوب توصیف شده بودند .
شخصیت پردازی های داستان هم نکته ی مثبتی است . البته برخی کاراکتر ها کمتر ، اما به طور کلی بیشتر افراد هم از نظر ظاهری ، هم باطنی خوب توصیف شده بودند . مثل : موهای قهوه ای ، کفش های کتانی و چهارخانه و عینک پروانه ، شجاعت فاضل ، شکمویی پروفسور . 
اما در مورد لهجه . شخصیت های داستان ، اکثرا آبادانی بودند و با گویش مردم جنوب کشورمان صحبت می کردند . در کتاب هم متن اصلی به فارسی نوشته شده بود ولی دیالوگ ها معمولا عربی بودند . من به شخصه خوشم آمد و برایم نکته ی جالبی بود و برخی کلمات را حتی یاد گرفتم . اما از نگاه نقد و به طور کلی ، به نظرم اگر دیالوگ ها هم فارسی بودند بهتر بود ؛ زیرا شاید برای برخی سخت باشد و بعد از کمی خواندن کسل کننده به نظر برسد . 
در قسمت هایی از کتاب ، جملات به ظاهر ساده ، با آرایه های ادبی مثل تشبیه و یا جان بخشی ، رنگ و بویی جذاب تر به خود گرفته بودند . این نکته ی قوتی برای متن کتاب به حساب می آید . جذاب تر است و به همین سبب ، کشش بیشتری برای خواننده ایجاد می کند . مثل بخشی از کتاب که نوشته شده بود : نفس کوچه را بوی خاک و باروت پر کرده بود . 
با تمام این نکات مثبت و منفی ، به نظرم کتاب خوبی بود . در ژانر دفاع مقدس یکی از کتاب هایی بود که به دیگران هم توصیه خواهم کرد ، با اینکه خیلی کتاب های این ژانر را دوست نداشته و نمی خواندم ، اما مهمان مهتاب جذاب بود . مخصوصا با پایانی شیرین که فاضل در اوج درد و زخم ، نگاهش در لنج ، به کامل گره می خورد و ما پیوند دوباره ی این دو برادر را شاهد هستیم . 
« شجاعت حقیقی ، موفق شدن بر شداید زندگی است »
          
            اکثر دوقلو هایی را که دیده ام کاملا متفاوت یکدیگر بوده اند، هرجقد که صورت هایشان یکی بوده باشه ولی شخصیت هایشان ن تنها یکسان نیست بلکه حتی شبیه یکدیگر هم نیست و کامل و فاضل نیز از این قضیه مثتسنا نبودند. 
کامل و فاضل دوقلو هایی هستند که با شروع جنگ مجبور به مهاجرت اجباری میشوند منتها فاضل به خرمشهر ، محل جنگ میرود و کامل همراه بقیه ی اعضای خانواده اش به شهر نوسازی به نام " پالایشگاه" میروند . تفاوت کامل و فاضل در همین بود ، اینکه فاضل میخواست بجنگد و کامل میخواست درسش را ادامه بدهد و به این فکر میکرد که اگر فاضل رفت، حدقال خانواده اش یک پسر دیگر داشته باشند. تا اینکه …
کتاب در ژآنر رئال بود ولی به خاطر جنگی بودنش هیجان نسبی ای داشت و باعث ادامه دادن داستان میشد . 
به نظرم توصیفات خیلی مناسبی داشت، مکان ها به خوبی وصف شده بودند و شخصیت ها به خوبی پرداخته شده بودند و به تفاوت های مشهود و غیر مشهود کامل و فاضل به خوبی پرداخته شده بود 
به نظرم یکی دیگر از زیبایی های کتاب لهجه ی ابادنی ای بود که در مکالماتش استفاده شده بود و حس زیبایی به داستان میداد 
یکی دیگر از دلایل زیبایی داستان این بود که همزمان داستان فاضل و کامل را پیش می برد و به نکات ریزی که دوقلو بودنشان را بیشتر نشان میداد ، توجه کرده بود . 
به نظرم کتاب خوبی بود ، ولی تعداد صفحه هایش مقداری زیاد بودند اما زیبایی توصیفات و پیرنگ داستان این را پوشانده بود. 
در کل به افرادی این کتاب را پیشنهاد میدهم که اهل کتب جنگی و رئال باشند .
          
            بعضی مواقع در زندگی هایمان با دوراهی هایی مواجه می شویم که هر کدام را انتخاب کنیم در آخر به جدایی می رسیم ؛ جدایی که باعث دلتنگی ، افسوس، سرزنش و…...می شود!                                                                                                      حالا این دوراهی جلوی راه دو برادر دوقلو سبزمیشه ! آن هم نه یک دوراهی عادی ، جنگ !      
جنگی که هیچ کس نمی تواند سرانجام اش را تعیین کند ، نمی تواند تضمین جان خانواده ات را دهد یا حتی جان عزیز ترین هایت را ……
بنظر شما یک دعوا  و یا حتی یک تو گوشی خوردن می تواند باعث جدایی دو برادر دو قلو شود ؟    
 تو گوشی که هر کدام را به طرفی پرتاب می کند !   البته  آنها بخاطر دنیای متفاوتی که داشته اند بالاخره  باید یک روز از هم جدا می شدند !
کتاب «مهمان مهتاب »داستان دو برادر دوقلو با دنیا هایی متفاوت است که بخاطر جنگ  و هم دلخوری از یکدیگر جدا می شوند . یکی با خانواده به اصفهان رَود و دیگری در شهر خود می ماند تا به رزمندگان کمک برساند !
 از نظر من اولین نقطه قوت کتاب نوع دید و روایتگری متفاوت نسبت به کتاب های دیگر به هشت سال دفاع مقدس است ، نگاهی که شاید همگی آن را با نگاهی کلی می بینم اما اگر بیشتر از جنگ نباشد کمتر هم نیست ! ما قبل از خواندن کتاب چقدر می توانستیم در مورد خانواده هایی مانند کامل و فاضل صحبت کنیم یا چقدر علی کبابی ها را  می  شناختیم و……
کتاب خیلی خوب روایتگر احساسات افراد بود ، احساساتی که با خواندن آن می توانستیم  از عمق وجود درکشان کنیم با توصیف ها و جمله های تاثیر گذاری که در کتاب وجود داشت ! البته در بعضی مواقع این توصیف ها باعث کسل شده خواننده می شد و نمی توانست ترغیب به خواندن کتاب کند که هیچ بلکه نتیجه برعکسی دریافت می شد و طولانی بودن کتاب و لَعاب دادن به موضوعات نچندان جالب باعث می شد که کمی خواننده اذیت شود.
 یکی جالب ترین قسمت های کتاب شهادت کامل بود که خواننده در آن موقع از داستان توقع شنیدن اش را نداشت و میخواست آنقدر کتاب را بخواند تا متوجه دروغ بودن آن خبر شود و اگر نویسنده توانسته باشد ارتباط خوبی بین شخصیت و خواننده برقرار کرده باشد گل نهایی خود را در احساسات این کتاب زده است .
نکته دیگر این کتاب که قلم نویسنده را نشان می داد رویت کردن دو داستان موازی  است، مخصوصا اینکه به خوبی این دو ماجرا را به یکدیگر چسبانده باشند و باعث لذت بردن خواننده از کتاب شوند.  اینکه دو کاراکتر دنیا های متفاوتی نسبت به  هم دارند نیز کار را سخت می کند اما نویسنده خوب از پس آن بر آمده بود .
جلد کتاب می توانست خیلی جذاب تر این این طراحی بشود .در نگاه اول خیلی در دل خواننده جا نمی گیرد اما بخاطر داستان خوب می توان آن را بخشید ولی این نکته باعث می شود که اگرکسی موضوع این کتاب را نشناسد  هیچ موقع جذب آن نشود و به سمتش نرود ،پس حتما باید روی جلد کار شود .
به نظر من این کتاب قلی به نام «خداحافظ سالار» دارد که ، کمی می توان این دو را به هم نسبت داد زیرا هر دو از طرف خانواده ها به جنگ و نا امن بودن  نگاه می کنند و کمی شبیه به هم نیز داشته اند .
این کتاب را به افرادی سفارش می کنم که شاید جنگ را ندیده اند  اما دوست دارد از نمایی غیر از آنکه همیشه گفته شده است حس کنند !
پایان
نویسنده شناسی* :
فرهاد حسن زاده متولد بیستم فروردین ۱۳۴۱ در آبادان از نویسندگانی است که در تمامی حوزه های ادبی از داستان کودکان، نوجوانان تا رمان برای بزرگسالان دست به نگارش زده است.او نوشتن را از دوران نوجوانی با نگارش نمایشنامه و داستان آغاز کرد. جنگ ایران و عراق و مهاجرت از آبادان باعث شد مدتی از نوشتن باز بماند. اما در سال ۱۳۷۰ اولین کتابش به نام ماجرای روباه و زنبور در شیراز چاپ شد؛ و از آن پس به شکل حرفه ای قدم به دنیای نویسندگی در حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان گذاشت. از حسن زاده تاکنون بیش از ۸۰ اثر چاپ شده است. برخی از آثار او به زبانهای انگلیسی، مالایی ، چینی، ترکی استانبولی و کردی ترجمه و انتشار یافته است.