دورریختنی های عزیز من نوجوانداستانیواقعگرا دورریختنی های عزیز من الی دی. سوارتس و 3 نفر دیگر 3.9 11 نفر | 4 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 3 خواندهام 28 خواهم خواند 7 خرید از کتابفروشیها ناشر شابک 9786004629386 تعداد صفحات 248 تاریخ انتشار 1400/3/8 توضیحات کتاب دورریختنی های عزیز من، ویراستار سمیرا امیری. لیستهای مرتبط به دورریختنی های عزیز من منصوره مصطفی زاده 1403/5/24 کتابهای امیدبخش برای کودک و نوجوان 21 کتاب این فهرستی است از کتابهایی که با خواندنشان امید و انگیزه در کودک و نوجوان تقویت میشود. من سعی کردم کتابها را تقریبا به ترتیب رده سنی مرتب کنم. یعنی از کتابهای مناسب پیش از دبستان شروع شود و به نوجوانی برسد. این فهرست میتواند طولانیتر شود. شما هم پیشنهادتان را بگویید. 7 169 مهتاب حیاتی 1402/8/11 رمان نوجوان 63 کتاب رمان های نوجوانی که خوانده ام. 0 48 anisa 1402/11/4 اقیانوسی از جنس کتاب 3 کتاب اقیانوسی عمیق از جنس کتاب های متفاوت 0 3 یادداشتها محبوبترین جدید ترین مهتاب حیاتی 1401/2/31 داستان درباره ی دختری است که وسایلی که به نظر دیگران آت و آشغال هستند را جمع و نگه داری می کند. او ترس از فراموشی و از دست دادن دارد و به احتکار مبتلاست. داستانی جذاب و نوجوان پسند که مفهومی روانشناسانه دارد. 0 4 نورا 1402/3/4 زیاد جالب نبود 0 0 عینکی خوشقلب 1401/3/6 گاهی فکر می کنم کاش بیشتر از این جنس کتاب ها داشتیم، نه فقط برای نوجوان ها که حتی برای جوان ها، در این سن با چیزهایی درگیر می شویم که خیال می کنیم فقط مشکل ماست، بعد گیج و سردرگمیم و نمی فهمیم باید چه کار کنیم. ولی وجود کتاب هایی مثل این کتاب که در ایران با اسم «دورریختنی های عزیز من» در نشر پرتقال چاپ شده باعث می شود که احساس کنیم آدم های عجیب و غریبی نیستیم. بقیه آدم های معمولی هم مشکلات به ظاهر کوچکی دارند که همه ذهنشان را بهم می ریزد گرچه از نظر دیگران چیز چندان مهمی نیست. مادربزرگ مگی در اثر عفونت ریه از دنیا رفته است. پیش از آن مبتلا به زوال عقل شده و خانواده اش را فراموش کرده است. مگی روزی را تعریف می کند که پیش مادربزرگش رفته و او دیگر مگی را نشناخته است. همین باعث شد که مگی تصور کند ممکن است روزی چیزهایی که دوست دارد را فراموش کند، به همین خاطر شروع به جمع کردن هر آن چیزی کرده که لحظه های خوب زندگی اش را یادآوری می کند. مهم نیست چه چیزی باشد، حتی پاکت شیری که کنار دوستانش خورده هم شامل این وسایل می شود و حالا اتاقش پر از این جور چیزهاست که از نظر دیگران آشغال محسوب می شود، مشکل وقتی جدی می شود که مگی می فهمد اگر کسی دست به وسایلش بزند بی اندازه عصبی و نگران می شود و ممکن است از عصبانیت فریاد بزند و چیزهایی را پرتاب کند. اینجاست که مادر و پدرش تصمیم می گیرند او را پیش یک مشاور ببرند. مادربزرگ من هم در اثر عفونت ریه فوت کرد، البته تا لحظه ی آخر هیچ کس را فراموش نکرده بود. اما من همیشه به تجربه ی از دست دادن عزیزان فکر می کردم. برای از دست دادن پدر و مادر داستان های زیادی نوشته شده ولی کسی هیچ وقت فکر نکرده که از دست دادن یک مادربزرگ مهربان (آن هم برای نوجوان ها) چه اثراتی دارد. همه تصور می کنند که احتمالا خیلی آسان است اما همه مان به خوبی میدانیم که آسان نیست و تا لحظه ی آخر زندگی همه ی جزییاتش را یادمان می ماند. روزی که مادربزرگ یا پدربزرگمان در بیمارستان بستری بوده، آخرین باری که او را دیده ایم، روزهایی که هنوز بیماری او را از پا در نیاورده بود و همه ی چیزهایی از این دست. «دور ریختنی های عزیز من » از این جهت برایم عزیز بود که این دغدغه ی ذهنی ام را تا حدی برطرف کرد. احساس کردم نوجوان ها اگر چنین کتابی را بخوانند شاید در مواجهه با تجربیاتی مانند مرگ عزیزان آگاهانه تر رفتار کنند. در انتهای کتاب نویسنده عنوان میکند این کتاب را برای آشنایی بیشتر با اختلال «احتکار در کودکان» نوشته است. من تابحال با کودک یا نوجوانی که درگیر چنین مشکلی باشد مواجه نشده ام. اما حالا حداقل می دانم که چنین مشکلی وجود دارد و چیز عجیب و غریبی نیست و راه هایی برای درمان دارد که در دسترس از آن چیزی است که تصور می کنیم. 2 17 معصومه سعادت 1402/3/2 از اینکه میتونم ۳.۵ امتیاز بدم بسیاااار راضیم. این دو جمله رو هم نوشتم که بتونم اون ۳.۵ امتیاز رو بدم. + جلد کتاب به مراتب از محتواش جذابتر بود. + اومدم بگم که اسم اصلی کتاب "give and take" است و به نظرم بهتر بود "بده بستان" ترجمه بشه و جزء اون کتابهاییه که نمیدونم چرا ترجمه شده. نه جذابیت آن چنانی داره و نه محتوا. 2 4