هفت پیکر نظامی گنجوی

هفت پیکر نظامی گنجوی

هفت پیکر نظامی گنجوی

4.9
14 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

10

خوانده‌ام

33

خواهم خواند

15

ناشر
پروان
شابک
9789648333381
تعداد صفحات
216
تاریخ انتشار
1390/3/1

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        
 "اثر حاضر ویرایشی است از تحقیق مرحوم وحید دستگردی با عنوان "سبعه ی حکیم نظامی گنجوی" که در سه بخش تنظیم گردیده است. در بخش اول به موضوعاتی از این دست پرداخته شده است: خاندان نظامی، زادگاه، مراتب علم و عرفان و اخلاق و عادات، مقام و مرتبه ی شاعری و مقایسه ی وی با شعرای طراز اول، سبب راه یافتن اشعار الحاقی در مثنوی های نظامی، دوره ی مکتب، عقاید جهانیان در مقام شاعری وی و ترجمه ناپذیری اشعار نظامی، شرح حال مختصر شش پادشاه معاصر نظامی، تقلیدی نبودن اشعار نظامی، شعرای بزرگ معاصر وی، و اشعار و ادبیات مشکل. بخش دوم مشتمل است بر شرح پاره ای از لغات و کنایات آثار نظامی. بخش پایانی کتاب نیز در سه بخش این عناوین را شامل می شود: قصاید و غزلیات نظامی، اشعار مشکوک، و اشعاری که از حکیم نظامی نیست و از ملا نظامی های عصر صفوی در ایران و هندوستان است."

      

پست‌های مرتبط به هفت پیکر نظامی گنجوی

یادداشت‌ها

          نظامی، سخن‌سرای توانای سده‌ی ششم هجری، بر پایه‌ی «شماره‌ی هفت» و با بهره‌گیری از داستان‌ها، تاریخ‌ها و نوشته‌های کهن «هفت پیکر» را سرود. از دیدگاه نازک‌خیالی و ظریف‌کاری و هنر شاعری... هفت پیکر یکی از دل‌انگیزترین سرودهای غنایی زبان فارسی (و شاید جهان) است. این کتاب هرچه کوتاه‌تر پیرامون هفت جستار «یزدگرد و بهرام، بهرام و قصر خورنق و اتاق هفت پیکر، بهرام و بردن تاج از میان دو شیر، دادگری و آسایش مردم، بازگشت به خود (بهرام و اتاق هفت پیکر و خواستن دختران پادشاهان هفت کشور)، ساختن هفت گنبد و هفت افسانه از زبان هفت دختر» و... به بررسی پرداخته تا گزارشی کوتاه و فشرده از هفت پیکر به دست دهد. در کنار و لابه‌لای هر جستار، نکته‌های باریک اجتماعی را کوتاه و در حد اشاره‌ای به دیده گرفته چون؛ معرف‌آموزی «فتنه» در میان داستان و «هفت ستمدیده» در پایان کتاب تا زمینه‌ساز پژوهش و بررسی‌های گسترده‌تری گردد.


کتاب ماه ادبیات، سال یکم، شماره‌ی یکم.
        

3

نعیمک

نعیمک

7 روز پیش

          دومین کتاب بعد از «خسرو و شیرین». واقعاً اعجاب‌برانگیز و جالب است که داستانی را بتوانی با شعر این قدر دقیق و باحال بنویسی. گه‌گاه موقع خواندن دوباره یک بیت‌هایی را مرور می‌کردم که ببینم چه‌جوری توانسته این داستان را در این چند خط (بیت) تعریف کند. ماجرا قصۀ بهرام گور است اما نه به شکل تاریخی بلکه آن چیزی که نظامی می‌خواسته برداشت کند و او فقط شخصیتی است تا روایتش را بیان کند. مهم‌ترین بخش داستان هفت‌پیکر است. ماجرا چیست؟ بهرام ساختمانی می‌سازد که هفت شکل مختلف و هفت رنگ مختلف دارد و هفت همسر در هر خانه هست. هر شب در بستر یکی از این زنان داستانی را می‌شنود که با همان رنگ مربوط است و نقش مهمی در داستان دارد. این داستان در داستان بودن یکی از جذاب‌های کتاب است که ما هم هر شب با قصۀ تازه‌ای روبرو می‌شویم و با اینکه ساده و قدیمی هستند به شخصه می‌خواستم بدانم انتهایش چه می‌شود. 
کتاب ساده‌ای است و من روان‌تر از خسرو و شیرین خواندم و وجه قصه‌گو بودنش هم شاید بی‌تاثیر نبوده.
        

0

          به نام آن که هستی نام از او یافت / فلک جنبش زمین آرام از او یافت
.
هفت پیکر، هفت گنبد یا حتی بهرام‌نامه، فرقی نداره به کدوم نام صداش کنیم. همه‌شون یک کتاب هستند که داستانی تاریخی-عرفانی از بهرام پنجم ساسانی (همون بهرام گور خودمون!) رو بازگو می‌کنند. این منظومه رو میشه یه جورایی پدربزرگ رمان تاریخی هم دونست.
اما قبل از این که بریم سراغ داستان بهرام بیاید یک کم از خود نظامی براتون بگم.
جناب آقای جمال‌الدین ابومحمّد الیاس بن یوسف بن زکی بن مؤیَّد ملقب به نظامی در سده‌ی دوازدهم میلادی شهر گنجه زاده شد و یکی از پیشگامان این سبک داستان‌نویسی در ادبیات ایران بود؛ هر چند که اگر بخوایم صادق باشیم باید بپذیریم که این زنجیر رو فخرالدین اسعد گرگانی با منظومه‌ی ویس و رامین آغاز کرد. ولی خب...! نظامی جان به جز این که شعر می‌نوشته، ادیب، ستاره‌شناس، عالم اسلامی و فقیه بوده و دستی هم در زبان و ادبیات عرب داشته. به جز دیوان قصاید و غزلیاتش، پنج منظومه‌ی دیگه هم داره که به پنج گنج معروفند: مخزن‌الاسرار، خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، اسکندرنامه، هفت پیکر.
برگردیم به بهرام خان و هفت گنبدش
هفت گنبد چهارمین منظومه‌ی نظامیه که میشه اون رو به دو بخش تاریخی و عرفانی تقسیم کرد. اصل ماجرا داستان زندگی بهرام گوره. پس مطابق تاریخ، از اونجایی شروع میشه که بهرام خردسال رو می‌سپارن به حاکم عرب شهر حیره (که اون موقع جز ایران بوده). حاکم حیره قصر معروف خورنق رو برای زندگی بهرام می‌سازه و همون زمانه که مهارت بهرام در شکار او رو به بهرام گور معروف می‌کنه. بهرام بزرگ میشه. به ایران برمی‌گرده و پس از مرگ پدر به تخت می‌نشینه. اینجاست که بخش غیر تاریخی و عرفانی داستان آغاز میشه.
قصر بهرام هفت گنبد یا هفت کاخ داره و هر گنبد به رنگ مخصوصیه (سیاه، زرد، سبز، سرخ، پیروزه‌ای، صندلی و سپید). در هر کدوم از اون‌ها یکی از زنان بهرام با ملیت و نژاد مختلف زندگی می‌کنند. بهرام هر شب از هفته رو به نزد یکی از این زنان میره تا داستانی اسرار‌آمیز و پندآموز براش تعریف کنند. در واقع این داستان‌ها، گذشته از جذاب و آموزنده بودنشون برای همه، همون پندها نکاتی هستند که نظامی می‌خواد با زبان داستان به حاکمان و شاهان بگه، بدون این که سرش بر باد بره.
نکته‌ی دیگه درباره‌ی گنبدها، پیوندشون با نجومه. گفتیم که نام دیگه‌ی این داستان هفت پیکره و یکی از معانی پیکر هم، سیاره‌ست. حالا بیاید دوباره نگاهی به ترتیب گنبدها و روزهای هفته بندازیم:
•	گنبد سیاه: سیاره‌ کیوان (روز شنبه/کیوان‌شید)
•	گنبد زرد: خورشید (روز یکشنبه/ هورشید)
•	گنبد سبز: ماه (روز دوشنبه/ ماه‌شید)
•	گنبد سرخ: سیاره‌ی بهرام (روز سه‌شنبه/ بهرام‌شید)
•	گنبد پیروزه‌ای: سیاره‌ی تیر (روز چهارشنبه/ تیرشید)
•	گنبد صندلی: سیاره‌ی هرمز (روز پنجشنبه/ هرمزشید)
•	گنبد سپید: سیاره‌ی ناهید (روز جمعه/ آدینه)

هشدار:
لطفا موقع خواندن این داستان فاز حمایت از زنان برندارید و حمله کنید به ادبیات ایران که آاااای ببین زن‌ستیزی در فرهنگ ایرانی و فلان و بهمان.
هفت پیکر یک داستان نمادینه. درباره‌ی چند همسری هم نیست. حتی تاریخی هم نیست. هفت پیکر قراره خوانندگانش ( که اون زمان شاهان و بزرگان بودند) رو به فکر فرو ببره. هفت پیکر قراره در غالب داستان یک چیز مهم‌تر بهمون یاد بده.
پس...
اگر قراره فاز بدارید، اصلا نخونیدش چون اذیت میشید.😊
        

16