نعیمک

نعیمک

کتابدار
@naeemak
عضویت

آذر 1403

13 دنبال شده

27 دنبال کننده

naeemak_

یادداشت‌ها

نمایش همه
نعیمک

نعیمک

1404/6/7

        ادامۀ داستان بود و این را باید به فال نیک گرفت که لااقل یک کمیک دو جلدی کامل چاپ شده و داستان نیمه‌کاره رها نشد. همان هیجان و داستان‌پردازی جلد قبلی را دارد. رنگ‌ها و پنل‌بندی و صفحه‌بندی خوب بود و آدم گمراه نمی‌شد که از کجا به کجا برای ادامه برود. با همین استاندارد خیلی راحت می‌تواند تبدیل به انیمیشن شود. خیلی خوب روی ژانر حرکت می‌کند و داستانش را بیان می‌کند. تنها مشکل در چاپ بود که متاسفانه کتاب من چاپ خوبی نداشت و یک حالت پیکسل‌پیکسلی داشت.ادامۀ داستان بود و این را باید به فال نیک گرفت که لااقل یک کمیک دو جلدی کامل چاپ شده و داستان نیمه‌کاره رها نشد. همان هیجان و داستان‌پردازی جلد قبلی را دارد. رنگ‌ها و پنل‌بندی و صفحه‌بندی خوب بود و آدم گمراه نمی‌شد که از کجا به کجا برای ادامه برود. با همین استاندارد خیلی راحت می‌تواند تبدیل به انیمیشن شود. خیلی خوب روی ژانر حرکت می‌کند و داستانش را بیان می‌کند. تنها مشکل در چاپ بود که متاسفانه کتاب من چاپ خوبی نداشت و یک حالت پیکسل‌پیکسلی داشت.
      

0

نعیمک

نعیمک

1404/5/28

5

نعیمک

نعیمک

1404/5/16

        کتاب‌هایی شبیه این تقریباً دیگر در ایران تولید نمی‌شوند چون هزینۀ خیلی زیادی دارند و مخصوصاً وقتی کپی‌رایت نداریم می‌شود کتاب‌های خیلی راحت‌تری را چاپ کرد. البته ای کاش کتاب با کپی‌رایت چاپ می‌شد چون رنگ‌ها کمی بی‌رنگ و رو هستند و با توجه به انتخاب رنگ‌ها در نسخۀ اصلی این اشکال بیشتر هم خودش را نشان می‌دهد.
کتاب تصویرگری خیلی گوگولی و بانمکی دارد و از کتاب‌هایی است که بیشتر شبیه یک تجربه است تا خواندن و گذاشتن کنار طاقچه. هر بار می‌شود برش داشت و تماشایش کرد و نکته‌های جالب تازه‌ای را پیدا کرد. کتاب یک برگ بسیار بلند شبیه تومار است که یک یک تصویر خیلی بزرگ از شهر گربه‌ها است و تمام این ضفحات بهم وصل است. انگار از بالا بخشی از این شهر را می‌بینیم و اتفاقات خیلی مختلف بانمکی در جریان است. یک طرف تومار هم همان تصویر ولی سیاه‌وسفید است. در کل تجربه‌ای است که با آدم‌های مختلف این کتاب بزرگ را باز کنیم و درباره‌شان حرف بزنیم و از کشف چیزهای تازه کیف ببریم.
      

4

نعیمک

نعیمک

1404/4/20

        حیف! یک عالمه حیف که این تصویرسازی‌های زیبا این قدر بی‌رنگ و رو چاپ شدند. کتاب را به خاطر تصویرسازش خریدم و تقریباً هر بار از تماشای آثار یگانه یعقوب‌نژاد ذوق‌مرگ می‌شوم این قدر که قلم زیبایی دارد و همه‌چیز در تصویرهای ساده‌اش هم رنگ‌وبویی جادویی دارد. تقریباً تمام صفحات حرض خوردم که این زحمت‌ها نتوانسته به خوبی چاپ شود و همه‌چیز هاله‌ای از رنگ خاکستری گرفته. کتاب کمی پیچیده است چون دارد دوتا روایت را با هم پیش‌ می‌برد و اتفاقاً نخی که آن‌ها را بهم وصل می‌کند و به ما می‌گوید که ماجرا چیست تصویرسازی است. خود قصه هم بانمک و باحال است. ای کاش کمی فانتزی‌اش بیشتر بود و دوباره حس‌وحال کانونی داشت. یک جور تلخی و بدبختی که شاید هم من ناخودآگاه هر کتابی از کانون می‌خوانم می‌گیرم. کتاب از آن تجربه‌هایی است که اگر فرزند کتاب‌خوانی داریم با کمی کلنجار و وقت گذاشتن می‌تواند تبدیل به تجربه‌ای دلچسب برای خوانش باشد. 
و یک بار دیگر فحش و فضاحتم را بر این چاپ بد کانون بفرستم که آدم را دق می‌دهد.
      

0

نعیمک

نعیمک

1404/4/20

2

نعیمک

نعیمک

1404/3/6

        کتاب‌هایی که مجموعه داستان از نویسنده‌های مختلف هستند می‌توانند این خطر را داشته باشند که اگر از داستان نویسنده خوش‌مان نیاید کلاً آن نویسنده را بی‌خیال شویم و دنبال بقیۀ آثارش نرویم. کلاً شیوۀ بهتر چنین است که اگر از نویسنده‌ای خوش‌مان نیامد لااقل یک کتاب دیگر هم ازش بخوانیم. اما از طرفی کتاب‌هایی شبیه این یک ویژگی مثبت دارند و این است که با نویسنده‌هایی آشنا می‌شویم که قبلاً حتی اسم‌شان را هم نشنیده بودیم و این ویژگی خیلی مهمی است چون معمولاً ما دنبال ترجمۀ آثاری می‌رویم که خیال‌مان راحت‌تر باشد. 
کتاب داستان‌های بسیار متفاوتی دارد و برخی‌شان خیلی راحت می‌توانستند بخشی از یک داستان بزرگ‌تر باشند. تنوع دارند و واقعاً می‌توانند برای کسی که به نویسندگی هم علاقه دارد مناسب باشند که چطور می‌شود فضا و شخصیت را در یک فضای کوچک (داستان کوتاه) درست کرد. چیزی که برای من جالب بود به جز تنوع، باحال‌ بودن و اینکه از زاویه‌ای خاص به برخی داستان‌ها نگاه می‌کرد. یعنی قبلاً این طوری ندیده بودم و حتماً بخشی از دلیلش این است که من خیلی کم فانتزی خواندم. نهایتاً یک تجربۀ دلچسب بود که با خودم می‌گفتم ای کاش از هر کدام‌شان داستان‌های بیشتری برای خواندن در فارسی بود. «انتخاب پریان» برخلاف دیگر آثار مجموعه‌ای فقط دنبال مشهورها نرفته و بلکه واقعاً از لابه‌لای قصه‌ها داستان و نویسنده‌هایی را کشف کرده و این خیلی ارزشش را برای خود من بیشتر می‌کند. تنها مشکلم همیشه و همیشه با قلم (فونت) پریان است که ظاهراً در نسخه‌های جدیدتر بهتر شده است. هنوز نمی‌دانم.
      

26

نعیمک

نعیمک

1404/1/15

        اصلاً انتظار نداشتم این قدر خوب باشد چون فکر می‌کردم چندتا داستان را جمع کردند تا نهایتاً با نویسنده آشنا شویم و کتاب‌های «مهم»ترش را بخوانیم اما واقعاً خوب بود. هر کدام از قصه‌ها جهان خودشان را دارند و این تجربه‌گرایی و نترسیدن از نوشتن واقعاً حس خوبی برایم داشت. انگار نویسنده با خودش بگوید «خب، حالا چجوری بنویسیم؟» و شکل دیگری را امتحان کند. واقعاً تجربه‌گرایی تویش معلوم بود و چه حیف که حالا تجربه‌گرایی هم فرمی از نوشتن شده و تبدیل به کلیشه که انگار فقط باید نوع خاصی نوشت. 
اما داستان‌ها روی هوا هم ول نمی‌شدند. هر کدام سازۀ خودشان را داشتند و خیلی تروتمیز شروع و پایان داشتند و یک عالمه اطلاعات بین‌مان ردوبدل می‌شد. حتی شخصیت‌هایی که می‌تواند یادم بماند و با اینکه چند صفحه دیدمشان با خواندن داستان دیگری یادشان کنم. اتفاقی که در این کتاب هم افتاد و با هر داستان یاد نویسنده‌های دیگری افتادم که داستان‌های کوتاه‌شان را خواندم. نمی‌دانم از نظر زمانی چقدر بهم نزدیک بودند اما جلوه‌هایی ازآثار لاوکرفت و پو و استوکر در این قصه‌ها هم بود و خب، سنت نوشتن بردبری هم ظاهراً با این فضا هم‌خوان‌تر است. با اینکه خیلی قدیم نوشته‌ شدند اما هنوز تروتازه هستند و خواندنشان کیف می‌دهد.
      

22

نعیمک

نعیمک

1404/1/8

        خواندن هر کتاب تازه‌ای از سیلوراستاین موهبت خوشی است. کتاب برای بیست سال پیش بود و در خود بهخوان هم با طرق نامعمول پیدایش کردم. با طرح جلدی قدیمی در بخش کتاب دست‌دوم پیدا کردم و خریدم. مثل همیشه حس‌وحال شل سیلوراستاین سریعاً من را گرفت. نکته‌ها و ویژگی‌هایی که انگار فقط برای خود او هستند. به جاهایی سرک می‌کشد، و مهم‌تر از آن به شکلی زیرکانه و ریزبینانه آن‌ها را بیان می‌کند که انگار هم حرف دل ما است و هم ازش حس خوشی می‌گیریم. اتفاقاً تمام شعرها هم به‌به نیست اما شوخ‌طبعی شل آن‌ها را زیباتر می‌کند و برای همین هم هنوز وجود دارد و از یاد نرفته. این شعرها برای مخاطب بزرگسال نوشته شدند. متاسفانه تصویرسازی‌های شل را ندارند. 
ترجمه جالب بود و تلاش شده بود به همان سبک شل آهنگین باشد. اس کاش ترجمه‌های این‌شکلی خیلی بیشتر به حال‌وهوای فارسی نزدیک‌تر بود و فقط آخر شعرها قافیه نمی‌گرفت. شاملو در این یک مورد خیلی خوب عمل می‌کرد و شعرها را رنگی از ایرانی‌ بودن می‌داد که مهم‌ترین فایده‌اش این است که راحت خوانده می‌شود. برای من خواندن شعر ترجمه و نو سخت هست باز هم خواندن این شعرها راحت بود و خوشحالم که این شکلی ترجمه شده بود. متن انگلیسی تمام شعرها هم برای خواندن بود.
      

3

نعیمک

نعیمک

1403/12/25

        این کتاب پژوهشی است دربارۀ مبارزات و جنبش‌‌های زنان از مشروطه تا روزهای اول انقلاب. این روزها که ما در میانۀ «زن، زندگی، آزادی» هستیم. (1402) بخشی از اسم‌ها و وقایع این کتاب به شکل‌های مختلف بازگو شده اما هنوز هم نکات خیلی مهمی در کتاب وجود دارد. تاریخ کتابت مربوط به اوایل انقلاب ایران است و عجیب که تا سال‌ها هیچ ردی از جنبش و اعتراض زنان در روایت‌های تاریخی وجود نداشته. انگار که آن‌ها هیچ کاری نکردند و اگر اتفاقی هم افتاده به خاطر قانون و تجدد و مواردی مثل این بوده. 
از منظر تاریخی لااقل این کتاب نشان می‌دهد که زنان همیشه با تمام محدودیت‌ها و نزاعی که با حکومت و دین و مردها داشتند سعی کردند صدای خودشان را بالا ببرند و افسوس که بخش زیادی از این مطالبات هنوز هم تغییر نکرده و برای حقوق بدیهی و پایه‌ای باید مبارزه کنند. شاید با خواندن این کتاب بیشتر بفهمیم که چرا جنبش اخیر یعنی زن، زندگی، آزادی مهم است و چه راهی پر بلایی را گذراندند تا به این نقطه برسند. 
بخش آخر کتاب دربارۀ اعتراضات بعد از انقلاب است که از کتاب حذف شده و تغییراتی است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بر زنان گذشت و تلاش آن‌ها برای قبول نکردن این تغییرات که خیلی دقیق مغایرت‌ها را نشان می‌دهد و این که چرا بعد از انقلاب به ناگاه امیال و آرزوها فرو ریخت و حکومت به یک‌باره دینی شد و صداهای مخالف را برنتافت.
      

0

نعیمک

نعیمک

1403/12/25

        من تمام غزلیات را نخواندم و این نوشته بعد از پایان کتاب نیست اما مگر سعدی تمام می‌شود؟ این آدم برایم خیلی خیلی عجیب است و همیشه یکی از آن نقاطی است که بی‌اندازه خوشحالم که می‌توانم بدون واسطه بخوانمش. هم بدون واسطه زمانی (چون خیلی قدیمی است) و هم بدون واسطۀ زبانی (که هر دو فارسی هستیم). چون زندگی سعی را به قمری نوشته بودن آخرش هم نتوانستم کشف کنم به شمسی چی می‌شود. (ریاضیات وی ضعیف است.) اما حدوداً ششصد سالی از مرگ سعدی می‌گذرد و هنوز خواننده‌های امروزی ما در سبک‌های مختلف خیلی راحت می‌توانند یک شعر سعدی را بردارند و بخوانند. 
سعدی همه‌چیز دارد. به زبان امروزی برای آشنایی با یار، قطع ارتباط با یار، بیان عشق، بیان گله، خودتخریبی، تخریب یار و هر چیزی که دربارۀ عشق باشد از زبان سعدی گفته شده. البته غزلیات سعدی فقط دربارۀ عشق و عشاق نیست اما این قدر شعرهای عاشقانه‌هایش و شعرهایی که برای شخق مقابلی گفته به دل می‌نشیند که شاید برای همین بیشتر شهره شدند. بعد از شعر سعدی با خودت می‌گویی: «من هم سعدی! من هم!» از سوز دل تا لذت ناب. واقعاً همه‌چی و برای همین است که کلی کیف می‌دهد.
اما فقط داشتن یک عالمه شعر نیست که کسی را شاعر می‌کند. شاعران امروزی هم ادااصول‌هایی دربارۀ عشق دارند و خوانندگانی هم داریم که دو سه بار اول شعرشان به دل می‌نشیند اما کیفیت سعدی هم بسیار مهم است. من نمی‌دانم وضعیت شعر در جهان چطوری بوده یا میزان مهارت شاعران در زمانۀ سعدی چقدر بوده اما وقتی شعری تمام می‌شود حسی شبیه خوردن یک غذای خوب، دیدن یک فیلم باحال یا تمام کردن یک کتاب محشر داری. حسی که نمی‌توانی بیان کنی اما از ترکیب تمرین و سبک و استعداد و یک چیزهایی دیگری می‌آید که نهایتاً تو را به دم خوش‌تر می‌کند. 
خلاصه اینکه دستش درد نکند که تا همین لحظه می‌شود از شعرهایش لذت برد.
      

4

نعیمک

نعیمک

1403/12/25

        اینکه چنین کتابی در فارسی چاپ شود خیلی برای خود من حس خوبی دارد. این کتاب منلع اقتباس «استاکر» از تارکوفسکی و بازی «استاکر» بوده. البته فیلم استاکر خیلی با کتاب متفاوت است و مثل اغلب فیلم‌های تارکوفسکی حسی ماورایی به کتاب اضافه می‌کند. ایدۀ کتاب بی‌اندازه شگفت‌انگیز است و وقتی پشت جلد را خواندم و فهمیدم قصه از چه قرار است داشتم از هیجان بالاپایین می‌پریدم. آدم‌فضایی‌ها آمدند زمین و نه آن‌ها ما را دیدند و نه ما آن‌ها ولی نشانه‌هایی از خودشان به جا گذاشتند. جایی به اسم «ناحیه» که پر از چیزهای عجیب و غریب است و آدم‌هایی که وارد این ناحیۀ ناشناخته می‌‌شوند و چیزهایی از آن بیرون می‌آورند. در خود کتاب این ایده را خیلی بیشتر توضیح می‌دهد و واقعاً هیجان‌انگیز است. ایده‌ای که الان هم بین علمی-تخیلی‌نویس‌ها و حتی کسانی که به موجودات فرازمینی می‌پردازند داغ است. 
قصه در چند تاریخ اتفاق می‌افتد. اینکه شخصیت‌ها بزرگ می‌شوند، تغییر می‌کنند و رفتارهایشان با چند سال پیش متفاوت است ویژگی خیلی مهم کتاب است که نوشتنش اصلاً ساده نیست و «ناحیه» که همیشه در تمام کتاب نقشی مرکزی دارد. فقط یک مکان نیست و نقشی حیاتی دارد. جایی که حس می‌کنی معجونی است که بدبختی و خوشی و شانس و تلخی و همه‌چیز. مکانی که سایۀ شومی دارد اما شاید بخت و اقبال تو را هم بلند کند. واقعاً روس‌ها در به وجود آوردن یک فضای مالیخولیایی پادشهری خیلی خوب هستند و این برمی‌گردد به شخصیت‌هایی که حس‌شان می‌کنی و جان دارند. فقط یک سری شخصیت نیستند که بخواهند حرف نویسنده را بزنند. 

آغاز کتاب یک پیش‌گفتار بی‌نظیر دارد که در واقع اهمیت ادبیات علمی-تخیلی را بیان می‌کند و از طرفی اهمیت کتاب‌ها و ادبیاتی از نوع این کتاب و تفاوتی که با ساختارهایی شبیه کتاب‌های غربی دارند. از نوشته‌هایی است که ذوق و ارادت نویسنده بسیار مشهود است و برای کسانی که به این ژانر علاقه دارند پر از حس خوب است.
پایان کتاب هم نوشته‌ای است از بوریس که می‌خواهد قصۀ نوشته شدن کتاب را بگوید اما مهم‌تر از آن فضای سانسور در زمان روسیۀ آن موقع را ترسیم می‌کند.
      

0

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

این کاربر هنوز بریده کتابی ننوشته است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.