یادداشت آروشا دهقان

                به نام آن که هستی نام از او یافت / فلک جنبش زمین آرام از او یافت
.
هفت پیکر، هفت گنبد یا حتی بهرام‌نامه، فرقی نداره به کدوم نام صداش کنیم. همه‌شون یک کتاب هستند که داستانی تاریخی-عرفانی از بهرام پنجم ساسانی (همون بهرام گور خودمون!) رو بازگو می‌کنند. این منظومه رو میشه یه جورایی پدربزرگ رمان تاریخی هم دونست.
اما قبل از این که بریم سراغ داستان بهرام بیاید یک کم از خود نظامی براتون بگم.
جناب آقای جمال‌الدین ابومحمّد الیاس بن یوسف بن زکی بن مؤیَّد ملقب به نظامی در سده‌ی دوازدهم میلادی شهر گنجه زاده شد و یکی از پیشگامان این سبک داستان‌نویسی در ادبیات ایران بود؛ هر چند که اگر بخوایم صادق باشیم باید بپذیریم که این زنجیر رو فخرالدین اسعد گرگانی با منظومه‌ی ویس و رامین آغاز کرد. ولی خب...! نظامی جان به جز این که شعر می‌نوشته، ادیب، ستاره‌شناس، عالم اسلامی و فقیه بوده و دستی هم در زبان و ادبیات عرب داشته. به جز دیوان قصاید و غزلیاتش، پنج منظومه‌ی دیگه هم داره که به پنج گنج معروفند: مخزن‌الاسرار، خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، اسکندرنامه، هفت پیکر.
برگردیم به بهرام خان و هفت گنبدش
هفت گنبد چهارمین منظومه‌ی نظامیه که میشه اون رو به دو بخش تاریخی و عرفانی تقسیم کرد. اصل ماجرا داستان زندگی بهرام گوره. پس مطابق تاریخ، از اونجایی شروع میشه که بهرام خردسال رو می‌سپارن به حاکم عرب شهر حیره (که اون موقع جز ایران بوده). حاکم حیره قصر معروف خورنق رو برای زندگی بهرام می‌سازه و همون زمانه که مهارت بهرام در شکار او رو به بهرام گور معروف می‌کنه. بهرام بزرگ میشه. به ایران برمی‌گرده و پس از مرگ پدر به تخت می‌نشینه. اینجاست که بخش غیر تاریخی و عرفانی داستان آغاز میشه.
قصر بهرام هفت گنبد یا هفت کاخ داره و هر گنبد به رنگ مخصوصیه (سیاه، زرد، سبز، سرخ، پیروزه‌ای، صندلی و سپید). در هر کدوم از اون‌ها یکی از زنان بهرام با ملیت و نژاد مختلف زندگی می‌کنند. بهرام هر شب از هفته رو به نزد یکی از این زنان میره تا داستانی اسرار‌آمیز و پندآموز براش تعریف کنند. در واقع این داستان‌ها، گذشته از جذاب و آموزنده بودنشون برای همه، همون پندها نکاتی هستند که نظامی می‌خواد با زبان داستان به حاکمان و شاهان بگه، بدون این که سرش بر باد بره.
نکته‌ی دیگه درباره‌ی گنبدها، پیوندشون با نجومه. گفتیم که نام دیگه‌ی این داستان هفت پیکره و یکی از معانی پیکر هم، سیاره‌ست. حالا بیاید دوباره نگاهی به ترتیب گنبدها و روزهای هفته بندازیم:
•	گنبد سیاه: سیاره‌ کیوان (روز شنبه/کیوان‌شید)
•	گنبد زرد: خورشید (روز یکشنبه/ هورشید)
•	گنبد سبز: ماه (روز دوشنبه/ ماه‌شید)
•	گنبد سرخ: سیاره‌ی بهرام (روز سه‌شنبه/ بهرام‌شید)
•	گنبد پیروزه‌ای: سیاره‌ی تیر (روز چهارشنبه/ تیرشید)
•	گنبد صندلی: سیاره‌ی هرمز (روز پنجشنبه/ هرمزشید)
•	گنبد سپید: سیاره‌ی ناهید (روز جمعه/ آدینه)

هشدار:
لطفا موقع خواندن این داستان فاز حمایت از زنان برندارید و حمله کنید به ادبیات ایران که آاااای ببین زن‌ستیزی در فرهنگ ایرانی و فلان و بهمان.
هفت پیکر یک داستان نمادینه. درباره‌ی چند همسری هم نیست. حتی تاریخی هم نیست. هفت پیکر قراره خوانندگانش ( که اون زمان شاهان و بزرگان بودند) رو به فکر فرو ببره. هفت پیکر قراره در غالب داستان یک چیز مهم‌تر بهمون یاد بده.
پس...
اگر قراره فاز بدارید، اصلا نخونیدش چون اذیت میشید.😊
        

14

(0/1000)

نظرات

جذاب و عالی👌

0