سایه های میان ما

سایه های میان ما

سایه های میان ما

تریشا لونسر و 1 نفر دیگر
3.7
32 نفر |
12 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

58

خواهم خواند

33

ناشر
ویدا
شابک
9786002916143
تعداد صفحات
384
تاریخ انتشار
1402/11/6

توضیحات

        هیچ‌کس نمی‌داند وسعت قدرتِ شاه سایه‌های تازه‌ ‌به ‌تاج‌وتخت‌رسیده چقدر است. بعضی‌ها می‌گویند می‌تواند به سایه‌هایی که دورش پیچ‌وتاب می‌خورند فرمان دهد تا هرکاری که می‌خواهد برایش انجام دهند. بعضی‎ها می‌گویند آن‌ها با او حرف می‌زنند و افکار دشمنانش را برایش زمزمه می‌کنند. در هر صورت، الساندرا که از نادیده گرفته شدن خسته شده است، نقشه‌ای برای به‌دست‌آوردن قدرت دارد؛ او باید شاه سایه‌ها را اغوا و با او ازدواج کند، سپس او را بکشد و فرمانروایی‌اش را از آنِ خود کند.
ولی الساندرا تنها کسی نیست که سعی در کشتن شاه دارد. همان‌طور که او سعی می‌کند از حملات آدم‌کش‌ها جان سالم به‌در ببرد، خودش را در حالی می‌یابد که در تلاش است شاه را تا موقعی که او را ملکه کند، زنده نگه دارد و در همین حین هم در تقلاست که عاشق نشود. بالاخره، برای شاه سایه‌ها چه کسی بهتر از یک ملکۀ مکار و شرور است؟
      

لیست‌های مرتبط به سایه های میان ما

نمایش همه

یادداشت‌ها

Elias

1403/7/5

          کتاب: #سایه_میان_ما
نویسنده: ترشیا لونسر
مترجم: نسترن اذربادگان
⚠️نوشته های داخل () نظر شخصی خودمه
خلاصه داستان: 
داستان راجع‌به دختری به نام الساندرا ست که تصمیم میگیره ملکه بشه و شاه رو بکشه.
بررسی: 
شخصیت الساندرا دختری که درد پس زده شدن ( یا همون حس مورد سواستفاده قرار گرفتن) داره و برای همین عشق رو به کلی از زندگی خودش حذف کرده. دختری که میخواد کلیشه‌های معمول راجع‌به زنها رو کنار بزنه و با بدست اوردن قدرت اونها رو از بین ببره.
کالایاس پسری که با از دست دادن خانواده‌اش بزرگ شده وارث یه نفرینه و همه‌ی این چیز ها باید حکومت و شورش مردم رو هم کنترل کنه.( به نظر من کالایاس شخصیت پردازیش میتونست بهتر بشه) 
کتاب داخل یه دنیای خودساخته روایت میشه اما خب تمرکز نویسنده روی مسیر مشخصی برای کاراکتر ها بوده و دنیای کتاب رو توصیف نمیکنه.( چون بیشتر اتفاقات داخل کاخ میوفته و دنیای کتاب کاربردی نداره اما به نظرم قابلیت مانور دادن و بزرگتر کردنش رو داشت) 
داستان کتاب ساده‌اس قرار نیست با چیز عجیبی رو به رو بشید ( بخوام ساده بگم وایب کتابهای عاشقانه کلاسیک رو میداد. ساده) ( اتفاقات میوفته و خیلی سریع حل میشه خیلی سریع. به نظرم میتونست خیلی پیچیده‌ترش کنه مخصوصا با چیزی که از سر منشا قدرت کالایاس فهمیدیم، ایده ها بود اما نویسنده کلا چیز دیگه‌ایی تو ذهنش بوده.)
بعضی جاهای داستان و مشکلات کاراکترها خیلی زود حل میشد و اما رمنسش هم میتونست قوی تر بشه اما اینکه یهو دیدش و نگفت اوف من باید با این باشم باز خوبه. اروم اروم پیش رفت ( بعضی وقتا احساس میکردم توی یه عمارتن نه قصر هرکس هرجا میخواست میرفت هرکس هرکاری میخواست میکرد 🚶)
(شخصیت الساندرا رو دوست داشتم، خب درسته اون حالت فنینیستی رو بهش داده بودن اما از یه طرفم بی خود و بی جهت قویش نکرده بودن ( اشاره به قسمت مبارزه) صرفا دختری بود با سیاست. قسمت مسخره ماجرا گیر الکی بود که به خواهر و پدرش داده بود.)
توصیفات لباس توی داستان زیاد نمیشه بگی ولی هست، دلیلش هم شاید بشه گفت چون با همین هنرش تونست وارد قصر بشه و متفاوت تر از بقیه دخترها باشه و به قولی کلیشه رو کنار بزنه( یا نویسنده عاشق فشن شو عه).
 کتاب سایه میان ما ترکیبی از یک داستان فانتزی و معمایی و دفاع از حقوق زنان با چاشنی فَشیونِ و اندکی سیاست.( من خودم خوندمش و باهاش جلوگیری کردم از اسلامپ چون نه چیز کندیه نه چیز تندی نه عجیبه نه جدید) 
غلط املایی داشتم ببخشید 🙃.
        

1