دوران کوران عمومیداستانایران دوران کوران سیدحسام الدین رایگانی و 2 نفر دیگر 3.7 37 نفر | 9 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 0 خواندهام 74 خواهم خواند 12 خرید از کتابفروشیها ناشر کتابستان معرفت شابک 9786226837415 تعداد صفحات 311 تاریخ انتشار 1399/5/14 توضیحات کتاب دوران کوران، ویراستار زهرا زنگنه. داستان اجتماعی ادبیات معاصر ادبیات ایران رمان ادبیات داستانی داستان عاشقانه دورههای مطالعاتی مرتبط همخوانی کتاب 1402/9/2 دوران کوران سیدحسام الدین رایگانی 3.7 9 تعداد صفحه 20 صفحه در روز لیستهای مرتبط به دوران کوران محمدتقی ریاحی 1402/12/8 رمان ایرانی 23 کتاب چه حس خوبی دارد خواندن متن های فاخری که میدانی به قلم هموطنت به نگارش درآمده اند. در اینجا ۲۳ اثر فاخر برایتان آورده ام که نویسندگانش اهل کشور خودمان هستند. کتاب هایی که میدانم پس از خواندنشان، حتما حتما احساس رضایت خواهید داشت 1 4 مغربی 1402/3/8 کرونا 7 کتاب تقدیم به مدافعان سلامت 0 11 یادداشتها محبوبترین جدید ترین محمدامین پورحسینقلی 1402/3/24 پاندمی کرونا تاثیری غیر قابل انکار بر همه ما گذاشت. دوران کوران از معدود آثار داستانی تالیف نویسندگان وطن است که به بخشی از تجربیات تلخ و شیرین کادر درمان و فداکاریهای آنها در زمان اوج بحران کووید-۱۹ میپردازد. گرچه داستان در فرم دارای ایرادهاییست از جمله دیالوگها، تلاش نویسنده برای خلق یک رمان از درون فضای دردناک و غریب کرونا قابل تقدیر است. 0 10 فاطمه وفایی 1402/5/20 جزو قشنگترین کتابها بود برام... بعضی قسمتهاش خیلی احساساتم رو برمیانگیخت و در کل چون خیلی از حسها رو خودمون هم زندگی کرده بودیم و شدیدا ملموس بود، خوندنش خیلی حس خوبی بهم داد... 0 0 نــادری 1401/4/16 دورانِ کوران به عنوان دومین تجربه نویسندگی آقای رایگانی کتاب قابل قبولیست. کتابی که در بحبوبه بیماری کرونا نوشته شد و در مورد همین بیماری و رنج و دردهاییست که هر یک از ما به نوعی درگیرش بودیم و حسش کردیم و البته زیباییهایی که در دل این دردها شکوفا شد به خوبی در این کتاب به تصویر کشیده شده. 0 0 سادات 1402/6/1 یک عاشقانه کرونایی عالی:) دقیقا تمام ماه و سالهایی که با کرونا دست و پنجه نرم میکردیم جلوی چشمام بود 9 2 جواد مرتضوی زاده 1402/5/4 عاشقانه ای کروانایی، این کتاب رو یک شبه خوندم اما بخاطر کشش و جذابیتش نبود!:) دورانه کرونا میخواستم یه ارائه ای بدم گفتم یه کتاب هم معرفی کنم خوندم ببینم چیه، معرفیش کردم اما کنارش کتاب جهاد در قرنطینه روهم معرفی کردم که بهتر از این بود، البت ژانرشون متفاوت بود. در کل بخوای حساب کنی دوران کوران کتاب خوبی هست به خوندنش می ارزه. 0 1 مجتبی پارسا 1403/1/8 داستان دوران کوران عاشقانه ای در کروناست. کتاب قبلی این نویسنده یعنی ایهام داستانی عاشقانه از سر دغدغه بود که جذابیتی داشت و نوع پرداخت آن جدید بود حتی با وجود پیش بینی پذیر بودنش اما این اثر داستان ساده و عاشقانه ایست که حرف جدید برای زدن ندارد. اگر چه یکی از اولین رمان ها در فضای کرونا بودن نشان میدهد نویسنده سرعت عمل خوبی داشته و داستانی در فضای جدید جهان شکل داده اما داستان، داستان خاصی نیست که باید از آن تعریف ویژه ای کرد. اگر عاشقانه ساده و بی آلایشی میخواهد که در آن دنبال داستان یا اتفاق خاصی نباشید، دوران کوران کتاب خواندنی برای شماست. 0 1 فاطمه امینی 1400/9/8 مثل کتاب ایهام نویسنده، روان و به شدت محسوس انگار که آقای رایگانی ذاتا روان نویسن و تلاشی براش نمی کنن.برای همین ارتباط گیری با کتاب به راحتی صورت میگیره 0 1 سادات 1402/6/13 داستان کسانی در دوران کرونا که با از جان گذشتگی ایستادند و دفاع کردند از مردم کشورشان در مقابل ویروس کرونا! داستان عشقی که در کرونا افتاد و عروس برای حفظ جان مردم مراسم نمیگیرد داستان مردمانی که از سرتاسر کشور برای کمک به دکتران و پرستاران به بیمارستان ها آمده اند تا با اتحاد خود دشمن را شکست دهند داستان دختری که قرار است به آلمان برود ولی برای نجات هموطنش در ایران می ماند و آخر سر اولین شهید مدافع سلامت این بیمارستان میشود و اسم بیمارستان به یاد اون تغییر میکند(این قسمت رمان خیلی دردناک بود) داستان بی قراری های نرگس و محسن در اوج کرونا، نرگس در بیمارستان و محسن در حال اجرایی کردن پروژه اش در آن سر کشور برای بیماران....! خلاصه که داستان جالبی دارد این کتاب و چه حقیقت تلخیست! :) کتاب خیلی قشنگی بود اما از اول جذب کتاب نشدم، وقتی بیشتر از 20 یا 30 صفحه خوندم جذب شدم، از اول داستان جذب نمیشید! 0 0 عطیه عیاردولابی 1402/3/16 بسماللهالرحمنالرحیم 🏥🏥 کرونایی که گرفتم عوارض جسمی زیادی برام داشت. تا مدتی درگیر درمان بودم. یه بار تو اورژانس بیمارستان زیر سِرُم، برانکاردی رو کنار تخت من گذاشتن و پزشک آنکال و رزیدنتهاش اومدن سراغش. خانم مسنی بود به غایت نالان و البته شاکی. قبلش به همراهش که بعدا فهمیدم همسایه بوده گفته بود: منو از اینجا ببرین بیمارستان .... پولم دارم. اینجا کروناست. نمیخوام اینجا باشم. همینا رو به تیم پزشکی بالا سرش هم گفت. پزشک اصلی معایناتش رو انجام داد و یه کم هم سر به سر خانم گذاشت و با بقیه رفت سراغ ادامه کارش. اما یکی از رزیدنتها موند. نمیدونم جزو وظایفش بود یا خودش خواسته بود بمونه. یه جوون شاید سال اول تخصص، موهای فرفری، لباس بیمارستانی و روپوش سفید و کفشهایی اسپرت و رنگی حاکی از سرخوشی جوانانه. با خنده به خانمه گفت: مادر خیالت راحت من اینجا کنارت هستم. اگر هم خواستم جایی برم میام تند تند بهت سر میزنم. خانم خوشگلا که نباید انقدر ناراحت باشن.... 👩🏻⚕️👨🏻⚕️ پزشکی که بیمار رو فقط تن نمیبینه و میدونه روانش چه بسا مهمتر از جسمه، در اوج قله انسانیته. حالا تصور کنید این پزشک تو دوران شروع کرونا، با کلی غصه و ترس و دلتنگی و نگرانیهای شخصی، دل به دل نگرانیهای مریضها هم میده و سعی میکنه از اضطراب بستریهای کرونایی کم کنه. 🩺💊🩹💓 این کتاب اوایل سال ۹۹ منتشر شد؛ یعنی داغ داغ و تو مدت کمی بعد از ورود کرونا. اما من تازه خوندمش و فکر میکنم چه خوب شد الان خوندم. یادم رفته بود اسفند ۹۸ تو چه وحشت و بلاتکلیفی توامانی بودیم و چه فراز و فرودی رو طی کردیم. یادآوری تلخی بود چون بعد همه کشتهها و زیاندیدههای کرونا، آدم نمیتونه خوشحال باشه از گذشتن اون ایام. 0 7