بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

تهوع

تهوع

تهوع

ژان پل سارتر و 1 نفر دیگر
3.8
18 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

38

خواهم خواند

30

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

آنتوان روکانتن شخصیت اصلی رمان تهوع مورخی ست که پس از سالها ی متوالی سفر کردن تصمیم می گیرد که در شهر ساحلی کوچک بوویل مستقر شود تا کتابی در باب مارکی دورولبون بنویسد." نباید آشکار کرد که مارکی دورولبون عجالتاً نمودار یگانه توجیه وجود من است."(1) روکانتن تنهاست زیرا اعتقاد دارد که راست نمایی همزمان با دوستان ناپدید می شود و از طرفی خود را نزدیک مردم، در سطح تنهایی می داند. دلمشغولی عمده ی او وجود است." همیشه ازش آگاه بودم: من حق وجود داشتن نداشتم. به حسب تصادف پدید آمده بودم. مثل یک سنگ، یک گیاه، یک میکروب وجود داشتم. زندگیم الله بختکی و در هر جهتی می رویید."(2) هر گاه که روکانتن به اطرافش از حیث موجودیت نگاه می کند دچار حسی می شود که خود آن را تهوع می خواند." چقدر ناگوار بود! و از سنگ ریزه می آمد، مطمئنم، از سنگ ریزه گذشت و آمد توی دستم. بله، خودش است، درست خودش است: نوعی تهوع توی دستها."(3) روکانتن پس از مدتی به تجربه پی می برد که موسیقی و به طور کلی هنر باعث می شود که تهوع ناپدید شود.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به تهوع

نمایش همه
بریدۀ کتاب

صفحۀ 46

خانم‌های مشکی پوشی که برای گرداندن سگ‌هایشان می‌آیند از زیر تاقی‌های کنار دیوار می‌گذرند آن‌ها به ندرت وسط روز بیرون می‌آیند ولی از گوشه چشم، نگاه‌های دخترانه و حاکی از رضایت به مجسمه گوستاو اَمپتراز می‌اندازند. احتیاجی نیست که اسم این غول مفرغی را بدانند ولی از روی فراک و کلاه سیلندری‌اش می‌فهمند که آدم حسابی بوده. او با دست چپ کلاهش را گرفته و دست راستش را روی تلی از کتاب‌های رحلی گذاشته یک کم مثل این است که انگار بابابزرگشان تو قالب مفرغ، آنجا، روی آن پایه ایستاده لازم نیست مدت‌ها نگاهش کنند تا بفهمند که او هم در همه زمینه‌ها مثل آن‌ها، درست مثل خود آن‌ها فکر می‌کرده او اقتدار و دانش بی‌کرانش را که از کتاب‌های رحلی له شده در زیر دستش کسب کرده در خدمت خرده افکار پروپاقرصش قرار داده است. خانم‌های مشکی‌پوش به دیدن او تسکین می‌یابند و می‌توانند آسوده خاطر به کارهای خانه برسند و سگ‌هایشان را به گردش ببرند دیگر آن‌ها مسئول دفاع از اندیشه‌های مقدس و والایی که از پدرانشان اخذ می‌کنند .نیستند مردی برنزی پاسداری از آن‌ها را به عهده گرفته است.

یادداشت‌های مرتبط به تهوع