بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

زنی در کابین 10

زنی در کابین 10

زنی در کابین 10

روت ویر و 1 نفر دیگر
3.5
51 نفر |
16 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

7

خوانده‌ام

105

خواهم خواند

61

روث­ور، نویسنده­‌ی رمان راز آلود و پرفروش در یک جنگل تاریک تاریک، حالا با رمان دیگری بازگشته است. رمانی به همان اندازه گیرا و مسحور کننده و این­بار در دریا: زنی در کابین 10 در این داستان جذاب و منسجم که یادآور رمان­‌های آگاتا کریستی است، لوبلک لاک، خبرنگار نویسنده ­ی مجله­ ی سفر، ماموریتی کم نظیر نصیبش می­‌شود: مسافرتی یک هفته­‌ای با کشتی تفریحی لوکسی که تنها چند کابین دارد. آسمان صاف است، آب آرام و میهمانان خاص و خوش­پوش کشتی سرمست از آغاز سفرشان با آن کشتی اختصاصی در دریای دل­انگیز شمال، کابین­هایش مجلل است و میهمانی­‌های شام پر از شر و شور. اما روزهای هفته که می­‌گذرد، بادهای سردی عرشه­‌ی کشتی را شلاق می­‌زنند، آسمان خاکستری می­‌شود ولو چیزی می‌­بیند که آن را فقط می­توان کابوسی عجیب تلقی کرد... روث­ور با تمسک به اتفاقاتی غیر منتظره، پیچش­‌هایی که لرزه بر اندام می­‌اندازد و فضایی که از قرار معلوم، به اندازه‌­ی زیبایی عجیبش، ترسناک هم هست، داستان مهیج دیگری به نام زنی در کابین 10 خلق کرده است، داستانی که وقتی تمام می­‌شود، حتی قدرترین خوانندگان را هم تا مدت­ها بی­قرار می­‌گذارد. طرف­داران در یک جنگل تاریک تاریک، دختری در قطار و در ژرفای آب بی­شک از خواندن این رمان هم لذت خواهند برد.

لیست‌های مرتبط به زنی در کابین 10

نمایش همه

یادداشت‌های مرتبط به زنی در کابین 10

رضا حقی

1403/01/25

                من این کتاب را گوش کردم 
کتاب خوبی بود
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

            زن کابین شماره ۱۰ کتاب بدی نبود بسته به انتظاری که ازش دارید، نمی‌دونم از یک کتاب جنایی/معمایی چه انتظاری دارید، اما قاعدتاً نباید انتظار آموزش و عرفان و فلسفه داشته باشید. این رو از این جهت میگم که توی بعضی از نظرات دیدم از محتوا که چیزی نداشت انتقاد شده! داستان از این قراره که یک خانوم خبرنگار از طرف کارش به سفر با یک کشتی تفریحی فرستاده میشه و شب که توی اتاقش خوابیده با صدایی بیدار میشه و به نظرش میاد جسدی از کابین کناری، کابین شماره ۱۰، به داخل آب پرتاب شده، و بعد شروع می‌کنه به یافتن حقیقت. ایده‌ی داستان خوب بود هرچند تکراری، پیش رفتن داستان فقط در وسط داستان پر سرعت و دلپذیر بود اما ابتدا و انتها کمی حوصله سر بر، در مورد پایان هم کمی باز بود اما من دوست داشتم و به نظرم بزرگترین مشکل کتاب این بود که ایده و داستان ظرفیت این حجم رو نداشت، شاید یک کتاب دویست صفحه‌ای با صرف‌نظر کردن از توضیحات اضافه باعث میشد کتاب مقبول‌تری باشه.ه
          
هستی

1403/01/03

            این داستان از یک طرف، یه معمای جالب و پر تنش بود. از طرف دیگه، تناقضات بدی درمورد شخصیت اصلی داشت.
لو یه سفرنامه نویسه و از اینکه به عنوان بخشی از کارش به یک سفر دریایی مجلل کوچک دعوت می‌شه، هیجان زده‌ست. اما این هیجانش به زودی به پایان می‌رسه وقتی که او شاهد چیزیه که به نظر می‌رسه زنی تحت فشار قرار گرفته.
مشکل اینه که هیچ مسافری گم نشده، بنابراین هشدارهاش عمدتا با بی‌تفاوتی مواجه می‌شه پس خودش دست به کار می‌شه و سعی می‌کنه معما رو حل کنه.
امیدوار کننده به نظر می‌رسه، نه؟!
لو یکی از آزاردهنده‌ترین شخصیتی‌هاییه که تا حالا باهاش برخورد کرده‌م.
در طول داستان، لو به طرز باورنکردنی‌ای از کم خوابی خسته‌ست. (50 بار در طول داستان ذکر شد)، دائماً در آستانه مستیه، گرسنه‌ست (یه سختی غذا می‌خوره)، غیر دوستانه، ستیزه جو و مجادله‌گر ( با نامزدش و پارتنر قبلیش)، دفاعی، و کاملاً گنگه. به نظر می‌رسه حتی چیزهای ساده‌ رو هم درباره‌ی یه سفر دریایی نمی‌دونه، اون هم در حالی که برای پوشش دادن یه سفر دریایی به عنوان بخشی از کارش اونجاست.(تناقض ۱)
هر وقت کسی رو می بیند یخ می‌زنه و نمی‌دونه چی بگه و ما باید باور کنیم که او نه تنها یک روزنامه‌نگار با 10 سال تجربه‌ست، بلکه می‌تونه یک معما رو هم حل کنه. :) (تناقض ۲)
عمدتاً در حال اشتباه کردن و زیر و رو کردن چیزهاییه که نباید، و مثل ماهی، مشروبات الکلی می‌‌خوره. فقط کافیه که اطرافش الکل باشه‌.
خب تا اینجا رو شاید بتونیم بپذریم و ازش بگذریم.
چیزی که من رو عصبی کرد این بود که اخلاقیات شخصیت اصلی لازم نیست اینطوری نوشته بشه. این طرح برای نقش اصلی، نمی‌تونه داستان رو پیش ببره‌. در واقع می‌تونیم بگیم روایت داستان احمق-شخص بود. اگر لو کمی تیزبین و زیرک بود، معما هم‌ می‌تونست جالب‌تر به نظر برسه حتی اگر طرح جالبی نمی‌داشت.
خوشبختانه، در یک سوم آخر کتاب، بالاخره لو شروع به استفاده از عقلش می‌کنه و سرعت حرکت بالا می‌ره. راز داستان فاش می‌شه و راه حلی که براش ارائه می‌شه هم جالبه‌. و این خیلی بده که ما باید تا صفحات پایانی کتاب صبر می کردیم تا شخصیت اصلی به جایی برسه که از اول باید می‌بود‌.