تمامی حقوق محفوظ است
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
3
خواندهام
16
خواهم خواند
8
نسخههای دیگر
توضیحات
زمانی عاشق صحبت کردن بودم، اما با آن همه کلمه چه گفته بودم؟ حالا به نظرم می رسید که هیچ نگفته ام. واقعا چیز زیادی یادم نمی آمد: همه می دانستند چه اتفاقی قرار است بیفتد. من هم می شدم یک از آن بچه های بیچاره ای که هر چند وقت یک بار در اخبار می دیدم که با چند کلمه ی اعتراض امیز از صفحه ی روزگار محو می شدند این کار نابودم می کرد. خانواده ام را نابود می کرد، آن وقت برای چه ؟ هر چیزی هم که می گفتم هیچ چیز را تغییر نمی داد. بعد ناگهان راه دیگری به ذهنم رسید و از آن استفاده کردم، چون این هم یک حق انتخابی بود که داشتم، حق انتخاب من و انتخابی که تا به حال ندیده بودم کسی آن را پیشنهاد دهد یا اصلا انجامش دهد. انگشت شست و اشاره ی لرزانم را به هم فشردم و گوشه ی لبم بردم و خطی روی لبم کشیدم. زیپ دهانم را کشیدم و در دلم قسم خوردم که دیگر هرگز صحبت نخواهم کرد.
لیستهای مرتبط به تمامی حقوق محفوظ است
یادداشتها