معرفی کتاب بوچان اثر ناتسومه سوسه کی مترجم هاشم رجب زاده

بوچان

بوچان

ناتسومه سوسه کی و 2 نفر دیگر
3.2
20 نفر |
10 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

5

خوانده‌ام

34

خواهم خواند

20

ناشر
توس
شابک
0000000040546
تعداد صفحات
172
تاریخ انتشار
1359/1/2

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        Like The Catcher in the Rye or The Adventures of Huckleberry Finn, Botchan, a hilarious tale about a young man's rebellion against "the system" in a country school, is a classic of its kind. Among Japanese readers both young and old it has enjoyed a timeless popularity, making it, according to Donald Keene, "probably the most widely read novel in modern Japan."The setting is Japan's deep south, where the author himself spent some time teaching English in a boys' school. Into this conservative world, with its social proprieties and established pecking order, breezes Botchan, down from the big city, with scant respect for either his elders or his noisy young charges; and the result is a chain of collisions large and small.Much of the story seems to occur in summer, against the drone of cicadas, and in many ways this is a summer book light, funny, never slow-moving. Here, in a lively new translation much better suited to Western tastes than any of its forebears, Botchan's homespun appeal is all the more apparent, and even those who have never been near the sunlit island on which these calamitous episodes take place should find in it uninterrupted entertainment.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به بوچان

یادداشت‌ها

هانیه

هانیه

1403/6/25

          باچان (لقب احترام‌آمیزی شبیه‌به ارباب زاده خطاب‌به کودکان) از کودکی بی‌پروا و پرخاشگر بوده، و حال بعد از فارغ التحصیلی، به‌عنوان معلم ریاضی دوره متوسطه در جزیره ای دورافتاده در ژاپن به‌نام شیکوکو کار پیشنهاد می‌شود و او که تابه‌حال هیچ‌وقت به ذهنش خطور نکرده بود معلم شود یا برای زندگی به شهر‌های دیگر برود، پیشنهاد را درجا می‌پذیرد و به‌خود می‌گوید هرچه پیش آید خوش آید!  با ورود او به شهر جدید، آنچه او می‌بیند چیزی متفاوت با انتظاراتش است. آموزگارانی دغل‌کار و دورو که صرفا به دنبال منافع خود و سرک کشیدن در کار دیگران هستند و دانش آموزانی شرور که کسی توانایی مقابله با آن‌ها را ندارد. باچان که ذاتی سرکش دارد و به هیچ قیمتی حاضر نیست همرنگ جماعت شود، در تلاش است که از پس این شرایط بربیاید. موضوع اصلی باچان اخلاقیات معاصر است. اما نویسنده صراحتا به این موضوع نپرداخته، بلکه با‌جای آن با طنز و کنایه وضعیت مواجهه یک انسان مدرن با جنبه‌های سنتی جامعه‌اش را نشان داده است. این رمان که بر اساس تجربیات شخصی نویسنده زمانی که معلم بوده نوشته شده، بازتاب تاریخ ژاپن است، زمانی که مدرنیزاسیون سریع باعث شد که شهر‌های بزرگ به‌سرعت پیشرفت کنند و شهرهای دورافتاده‌تر از آن باز‌بمانند. این کتاب که در سال ١٩٠۶ نوشته شده، یکی از رمان‌های معروف ژاپن است که بسیاری در طول دوره ی تحصیل خود آن را می‌خوانند.
        

0

 توکلی

توکلی

1403/3/18

          یک شخصیت لجوج و سرسخت که اگرچه کامل و آدم‌حسابی نیست اما پای ارزش‌هاش صادقانه و مصرانه میخواد بایسته...  چقدر با "باچان" همراه شدم!

فکر میکردم باچان ازون کتاب‌هاست که درباره‌ی مسائل مربوط به معلمی و مدرسه حرف‌های زیادی برای گفتن داره و به همین نیت سراغش رفتم.  راستش وقتی این تصور اولیه‌ام توزرد از آب دراومد میلی به ادامه‌ی کتاب نداشتم، اما رفته‌رفته شخصیت باچان اینقدر برام جذاب و داستان در نظرم پرمغز اومد که با شوق به پایان برسونمش.

به نظرم توضیحی که پشت جلد کتاب اومده به خوبی توصیف میکنه با چی روبه‌رو خواهید شد :
موضوع اصلی باچان که یکی از محبوب‌ترین رمان‌های ژاپنی است اخلاقیات معاصر است. اما نویسنده به جای آنکه صراحتاً به این مسئله بپردازد، با طنز و کنایه وضعیت انسان مدرن را در مواجهه با جنبه‌های سنتی جامعه‌اش نشان می‌دهد. او از تجربی تجربیات دوران معلمی اش بهره می‌گیرد تا تضادهای فرهنگی میان مردمان شهرهای بزرگ و کوچک را نشان دهد. "باچان" شخصیتی به یادماندنی است. ارباب کوچکی که به هیچ قیمتی زیر بار نظام نظم موجود و ارزش‌های محافظه کارانه پیرامونش نمیرود.
        

9

زینب

زینب

1403/7/3

          از وقتی بچه بود، شر و شیطون بود و با برادرش فرق داشت.
بهش می‌گفتن ببین تو واقعا با این‌کارایی که می‌کنی هیچ آینده‌ای نداری.
فقط یک نفر بود که ایمان داشت این بچه خیلی فوق العاده‌است، و اون خدمتکارِ مسنِ خونه بود.
این خدمتکار همیشه اون رو “باچان” صدا می‌زد،(باچان به معنای ارباب‌زاده است)همیشه به شکل خاصی دوستش داشت و معتقد بود در آینده آدم مهمی می‌شه.

داستانِ این کتاب در اصل مربوط به دورانِ جوانیِ باچانه، زمانی که به یک شهر کم جمعیت می‌ره و برای اولین بار به عنوان معلم شروع به کار می‌کنه .
قراره ببینیم واقعا اون خدمتکار، حق داشت که فکر می‌کرد باچان آینده‌ی روشنی داره؟

خیلی جاها از کارها و حرفاش از ته دل می‌خندیدم( که واقعا ترجمه‌ی خوب باعث شده بود لحنِ صحبت‌ها انقدر جالب و بامزه باشن) و با خودم می‌گفتم منم باید اینجوری باشم.همین‌قدر زلال، رُک، و حتی بیخیال.

پی نوشت:
شما آدمِ روراستی هستین؟چون چه باشین و چه نباشین خودتون بهتر از هرکسی اینو می‌دونین.
ما چندسالِ محدود فرصتِ زندگی داریم؛ واقعا هیچ‌وقت نمی‌تونم درک کنم چرا باید وانمود کنیم از کسی خوشمون میاد وقتی که نمیاد، یا چرا باید خودمون رو جوری نشون بدیم که در واقعیت اون نیستیم.
دورویی و تظاهر نتیجه‌ای جز بی اعتمادی نداره:))
        

11