من سیدعلی اکبر صنعتی هستم: مردی از جنس مس و خاکمن سیدعلی اکبر صنعتی هستم: مردی از جنس مس و خاکپرویز امینی4.18 نفر |5 یادداشتخواهم خواندنوشتن یادداشتبا انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.در حال خواندن0خواندهام9خواهم خواند5توضیحاتمشخصاتنسخههای دیگرکتاب من سیدعلی اکبر صنعتی هستم: مردی از جنس مس و خاک، نویسنده پرویز امینی.لیستهای مرتبط به من سیدعلی اکبر صنعتی هستم: مردی از جنس مس و خاکامیررضا سعیدینجاتکُوْدَکِیِ نٰامْدٰارٰانْ9 کتاببسم الله در زندگینامه نویسی به نظرم یکی از شروط مهم این است که در انتهای روایت، تو دوست داشته باشی تا او شوی... مجموعه ده جلدی کودکی نامداران که توانستم نه جلد آن (جلد مربوط به بانو طاهره صفارزاده را نداشتم) را بخوانم، اتفاق ویژه و خوبی بود. ابتدا با خواندن جلدهای مربوط به آیت الله بهجت، سهراب سپهری و عباس کیارستمی دلزده از مجموعه شدم اما خوشبختانه به خواندن ادامه دادم و نتیجه مورد علاقه ام را گرفتم. شش جلد بعدی زیباتر بود و اوج این کتابها را در نوشتار پیرامون زندهیاد علی حاتمی دیدم، جایی که حقیقتا متحیر ماندم که مگر میشود به این خوبی و اینقدر خلاصه یک انسان را تصویر و بیان کرد؟؟؟ بقیه مجموعه را در یک ردیف میبینم اما بیشک هرکدام از شخصیتها کشش هایی دارند که نوع روایت شان را متمایز از دیگری میکند، نکته مهم این است که در این شش جلد زیبا، شما قطعهای از زندگی هرکدام را میخوانید که همان قطعه نقطه عطف آن شخصیت است. خلاصه یادداشتی برای هرکدام در صفحه مربوط به آن کتاب نوشتهام، اگر دوست داشتید ملاحظه بفرمایید. 🌹28حانیه وحیدزادهلیست کتاب های کتابخانه سیار هیئت محبین الرضا ع ۴33 کتاباین کتاب ها مناسب رده سنی ۱۱ سال به بالاست.02یادداشتهای مرتبط به من سیدعلی اکبر صنعتی هستم: مردی از جنس مس و خاکامیررضا سعیدینجات1402/08/23 بسم الله خلاصهای کوتاه و دردناک درباره یکی از بزرگترین نقاشان و مجسمه سازان ایران... با خواندن این داستان این سوال در ذهنم به وجود آمد که مگر یک کودک چقدر گنجایش درد دارد؟ علیاکبر صنعتی، پدرش در پایان جنگ جهانی اول به دلیل ابتلا به بیماری طاعون درگذشت و مادرش که توانایی تأمین مخارج زندگی او را نداشت، علیاکبر را به پرورشگاه صنعتی کرمان سپرد. مؤسس این پرورشگاه، حاج علیاکبر صنعتیزاده، برای اینکه بچههای پرورشگاه بتوانند تحصیل کنند، نام خانوادگی خود را به روی آنها میگذاشت و نام سیدعلیاکبر صنعتی نیز به همین دلیل نام قانونی علیاکبر شد، نکته زیبای داستان در اینجاست که نام اصلی سیدعلیاکبر، سیدسعید بود اما او به واسطه محبتهای بسیار علیاکبر صنعتیزاده، نام خود را به سیدعلیاکبر تغییر داد. 02ZAHRA1402/02/29 دلم از غصه مچاله شد. چقدر از این جریان پرداخت به مفاخر ایران خوشحالم.. 07محمد جواد موحدی1402/10/17 ممنون از شما به خاطر این کتاب های خوب 01زهرا عباد1402/09/12 داستان جذابی داشت و واقعا کشش خوبی تا آخر کتاب ایجاد می کرد. چند نقطه ضعف داشت که اگر نبود ۵ ستاره را می گرفت. اولا توضیح مختصری راجع به چرایی انتخاب این شخصیت به عنوان نامدار لازم داشت، ثانیا برخی جملات بسیار طولانی بود و نیاز به ویرایش داشت. یک نکته مثبت دیگر اشنایی با سایر صنعتی زاده ها در کتاب بود،اگر همایون را هم معرفی میکرد دیگر همه ابهامات برطرف میشد!! 02مهتاب حیاتی1402/03/14 گویا دوتا علی اکبر صنعتی داریم، این کتاب یک برش از کودکی صنعتیِ نقاش و مجسمه سازه، که توش تصویر صنعتیِ خیر و یتیم خانه ساز رو هم می بینیم. زندگی هر دوشون الهام بخشه به طور ویژه فکر می کنم برا بچه هایی که در مراکز بهزیستی هستن، خوندنی باشه. 08