روزگار سخت

روزگار سخت

روزگار سخت

4.1
8 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

5

خوانده‌ام

14

خواهم خواند

15

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

«روزگار سخت» آخرین رمان ماریو بارگاس یوسا، نویسنده ی شهیر پرویی، است که در اکتبر 2019 به زبان اسپانیایی منتشر شده است. تا زمان ترجمه ی اثر به فارسی هنوز حتی به انگلیسی برگردانده نشده بود. ترجمه ی فارسی «روزگار سخت» از روی متن اسپانیایی انجام شده است.داستان به مداخله ی ایالات متحده ی آمریکا در گواتمالا و مشکلات سرراهِ دولت مردمی خاکوبو آربنز در نیمه ی قرن بیستم می پردازد:رئیس جمهوری باور داشت با ترویج دموکراسی و سرمایه داری آمریکایی در کشورش می‎تواند گواتمالا را به مدلی برای پیشرفت دیگر کشورهای آمریکای لاتین تبدیل کند. اما مسیر تحقق رؤیای او به شکلی دیگر پیش رفت و ایالات‎متحده نقشه ی دیگری چید که…یوسا، آخرین بازمانده از نویسندگان مشهور به «جریان شکوفایی» است. به اعتقاد برخی منتقدان، از سال 2002 به این سو یعنی پس از انتشار رمان «سور بز»، در سراشیب عمر نویسندگی قرار گرفته بود. اما با رمان «روزگار سخت» بار دیگر به دوران اوج بازگشته است. چنان قدرتمند که یادآور این مثل است که دود هنوز هم از کنده بلند می شود. خاصه آنکه یکی از روایت های این کتاب حول محور شخصیت تروخیو می گذرد. ارتباطی ساختاری با سور بز نیز برقرار می کند.یه بار مجبور شدم مردی رو با شکنجه سرحرف بیارم. وسط شکنجه، یه دفعه هوس کردم بزنم زیر آواز و شعرهای آمادو نِروو رو که مادرم خیلی دوست داشت فریاد زدم. به این کارها عادت ندارم، منظورم آوازخونی و شعرخونیه. هرگز برام پیش نمی آد جز مواقعی که مجبور می شم کسی رو شکنجه کنم تا سرحرف بیاد. نمی دونم از کِی شیفته ی این کتاب شکنجه‎های چینی شدم. بارها و بارها خوندمش، خوابش رو دیدم، تا جایی که تصاویرش رو به وضوح به یاد دارم. می تونستم تکرارشون کنم. واسه ی همین، مطمئنم اگه نسخه ای از کتاب شکنجه های چینی رو داشتی، هیچ کدوم از اون قهرمان ها لال نمی موندن...

یادداشت‌های مرتبط به روزگار سخت

            وضعیت عجیبیه. رمان جدید نویسنده محبوبم رو خوندم، ولی یک ماه طولش دادم. و الان هم که تموم شده، اگه بخوام بگم که درمورد چی بود، نمی تونم :)) خیلی کلی بخوام بگم، وضعیت آمریکای لاتین و گواتمالا به صورت اختصاصی. 
‌
همه چیز از یه موز شروع شد. 
و کشوری که (گواتمالا) به خاطر منافع شرکت یونایتد فروت (که موز می‌فروخت) به فنا رفت. اصلاحات ارضی قرار بود انجام بشه و یونایتد فروت باید مالیات می‌داد و دیگه از بهره‌کشی خبری نبود. پس چیکار کرد؟ آمریکا رو علیه گواتمالا شوروند و گفت اینا کمونیستن (درحالی که خاکوبو آربنز خودش طرفدار دموکراسی و سرمایه‌داری آمریکایی بود و همه این کارا رو برای به آمریکا شبیه شدن انجام داده بود.) و آمریکا هم یه کودتا راه انداخت تا همه نظام رو تغییر بده و وضعیت به شلم شوربایی رو به عقب تبدیل شد.
اما داستان انگار یه برش از تاریخه و سرانجام خاصی نداره. خیلی سردرگم کننده ست. و پره از اطلاعات تاریخی پشت سر همی که بر گیجی شما می‌افزایند. ارتباط‌هایی با سوربز و تروخیو داره و یه کاری کرد دلم بخواد دوباره برم سراغ کتاب محبوبم.
          
            از تکرار ویژگی‌های قلم یوسا و جذابیت‌های روایی کارهایش از جمله این اثر، اجتناب می‌کنم. آثار یوسا علاوه بر همه ویژگی‌هایی که گفته می‌شود، پنجره‌‌ای هستند به موقعیت‌های تاریخی بسیار مهم آمریکای جنوبی. در پایان هرکدام، خواننده در جایگاه خدایی قرار می‌گیرد که به تمام زوایا و خفایای یک موقعیت تاریخی آگاه است. در واقع به بینشی دست پیدا می‌کند که شاید با ساعت‌‌ها ورق زدن اسناد تاریخی و نیز جستجو به تنهایی، نمی‌توانست به آن برسد‌. در روزگار سخت، یوسا پا را نیز از این فراتر نهاده و درک خواننده را از موقعیت تاریخی مورد نظر در زمان و مکان امتداد می‌دهد. او این کار را نه در متن روایت بلکه در حاشیه آن به انجام می‌رساند. همانجایی که به خواننده اشاره می‌کند که آن موقعیت تاریخی ویژه در گواتمالا، چگونه سال‌ها بعد در جایی چون کوبا سرنوشت مردمان را به گونه‌ای تغییر داد که تا به امروز نیز همچنان ادامه دارد. من فکر می‌کنم دقیقا به همین دلیل این کتاب جایگاه آخرین اثر یوسا را به خوبی پر کرده است. اگرچه بدایت روایی و داستان‌پردازی‌اش به اندازه دیگر آثار وی درخشان نیست اما هدف بزرگتر آن، یعنی همان دورنمایی که یوسا هربار برای آن پنجره می‌سازد، این بار با دقت بیشتری به هدف خورده است.
در پایان این ماجرا عمیقا دلم خواست که ما در خاورمیانه نیز کسی را داشتیم که این گونه آگاه به واقعیت‌های موجود باشد‌ و ما را با چنین عمقی با حوادث، زمینه‌ها و پیامدهای آنان آشنا کند.