نشد كه زمينش بذارم....!
كاشكى اونموقع هم يك نامه رسان عروسك ها براى مهشيدِ موفرفرىِ گم شده ى من بود. . .
        

          هر یک از ما در یاد دیگری زندگی خواهد کرد ، و این همان جاودانگی‌ست.



خوب میدانم وقتی که رفتم تو گریه کردی . اما من دوست دارم که تو بخندی و ترانه بخوانی و همیشه به این فکر کنی که اینده مسئله ای برای حل کردن نیست ،بلکه رازی است برای کشف کردن.


بخش هایی از کتاب
https://taaghche.com/book/77297
        

          این کتاب مانند شازده کوچولو مخاطب بزرگ و کوچک دارد . این کتاب برای گروه سنی شش تا ده سال نوشته شده اما من از خواندنش بسیار لذت بردم .
دختری در پارک در فراق عروسکش می گرید و هر جا می گردد عروسکش را نمی یابد . کافکا همان نویسنده معروف چک در پارک به این دختر کوچک بر می خورد و داستان فراق کودک از عروسکش را می فهمد و دست به کاری فوق العاده زیبا می زند تا درد فراق کودک را کم کند ...
        

          داستان عجیبی بود لحظه به لحظه اش پر از نکته و درس های بزرگی بود 
تا حالا کافکا رو اینجوری بهش نگاه نکرده بودم
        

          این کتاب رو به صورت صوتی گوش دادم . واقعا کیف کردم.  من رو برد دوران بچگیم که با عروسکم  حرف میزدم .🧚‍♀️