نان و پنیر موزارلا (مجموعه داستان)نان و پنیر موزارلا (مجموعه داستان)علی جلائی و 1 نفر دیگر4.17 نفر |7 یادداشتخواهم خواندنوشتن یادداشتبا انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.در حال خواندن4خواندهام17خواهم خواند6توضیحاتمشخصاتنسخههای دیگرکتاب نان و پنیر موزارلا (مجموعه داستان)، نویسنده علی جلائی.یادداشتهای مرتبط به نان و پنیر موزارلا (مجموعه داستان)انیس پورقنبری1402/07/18 تصویر سازیهای وحشتناک عالی، پایانبندی جذاب، پل و مفصل داستانها درجهیک؛ با این حال کتابِ دوستنداشتنی بود :) کتاب برای من پر بود از حس و حال بد. با وجود فرم قوی بهزور کتاب را تمام کردم. بنظرم اگه اهل قلم و نوشتن نیستید کتاب را نخوانید. 06سمیه بینا1402/02/29 ۲۲ داستانی که با خواندن بعضی از آنها میخکوب شدم. شروع خوب، مفصل های عالی، پایانی عجیب را در بیشتر داستانها دیدم. 07سمیرا علیاصغری1403/01/22 یک. زبان نویسنده بهشدت طناز و هتاکه. طناز یعنی گاهی از شدت خوب بودن دیالوگها یا روند داستان شما به این نتیجه میرسید که؛ «ایول!» یا «هههه» و هتاک یعنی از مرزهای ادبِِ عرف جامعه رد شده، (عذرخواهی میکنم) نصف داستانهای مجموعه پر از «شاش» است. دو. در نظراتی که برای این کتاب نوشتهاند دیدم که همه مثل من در قلاب شروع داستان گیر افتادهاند، یعنی ابتدای داستانها بدون تردید گیرا و پرتعلیق است. سه. ساختار عموم داستانها این است؛ «این اتفاق افتاد، اینطوری ادامه پیدا کرد، اینجوری تموم شد» ولی بعضی داستانهای این کتاب ساختارشان اینجوری است؛ «این اتفاق افتاد، حالا خودتان بروید ببینید چه میشود...». ولی انقدر زر و زیور به این ساختار پوشاندهاند و کلمات خوب سرِ هم شده که شما فکر میکنی این همان است و همچنان احتمالا خوشتان میآید. چهار. توصیه میکنم بخوانید یا نه؟ نه اگر اهل داستان خواندن یا نوشتن نیستید. 07فاطمه سادات امامی1402/08/11 این کتاب 😅چطور مجوز چاپ گرفته؟🧝♀️ البته این رندی نویسندس که تونسته به این خوبی دیدگاهشو جا بده تو متن. 015علی جاوید5 روز پیش خواندن این ۲۲ داستان، حداقل به اندازه خواندن ۲۲ رمان میارزد؛ از بس که سوژههایش بدیع و بی مشابه هستند. بررسی فرم این ۲۲ داستان، حداقل به اندازه ۲۲ کلاس آموزش نویسندگی میارزد؛ از بس که شخصیتها و اتفاقات و ساختار و نگو و نشان بده و ... قوی و به جا به کار رفتهاند. خلاصه که علی جلایی همانی است که دنبالش میگشتم. 01سجاد1402/08/02 از کتابای با فرم بسیار عالی که سوژه های آن فقط اتفاق های زندگی روزمره بودند.تصویرهای داستان و توصیفاتش را با تمام وجود حس میکردم. تلخی و سختی کلاسای دانشگاه با خوندن این کتاب شیرین شد. 02راضیه بابایی1402/07/02 یک مجموعه داستان کوتاه از داستان هایی که بدون خستگی تا ته خوانده می شود.بدون اینکه تورق لازم باشد که چند صفحه مانده است تا پایان داستان. نان و پنیر موزارلا یک تیغ دو لبه است.یک لبه اش کند است و برای کشتن زجر کش می کند و آخر هم نمی شود آنچه مخاطب می خواهد و لبه دیگرش چنان برنده است که مو را در هوا قطع می کند! جنگ در نان و پنیر بر سر محتواست. لبهی کندش که کنار آمدن با آن سخت است،محتوایی دردناک داستان ها است . روح مخاطب را چنگ می زند .روبرو کردن مخاطب با رویدادهایی تلخ است که مزه دهانش را عوض می کند. نویسنده به سراغ سوژه های ناب و تلخ رفته است.آش زیادی شور شده است و دنیای داستان ها بیش از اندازه تلخ. این یک طرف ماجراست. حالا اینکه چرا زهر کشنده داستان به جان مخاطب می نشیند؟ چرا نمی شود کتاب را نخواند؟ به خاطر اینکه نویسنده یک داستان نویس حرفه ای است.تمام داستان ها شروع و پایانی جذاب و کوبنده دارند.تصویر سازی داستان در حدی است که انگار برشی کوتاه از زندگی را تماشا می کنی.زنده مثل یک فیلم. زبان و لحن داستان امضای شخصی نویسنده است.دایره واژگانی و عبارات به کار رفته در متن پر و پیمان هستند و نویسنده کلمه کم نیاورده است. عناصر داستانی به خوبی اجرا شده است. مجموع تمام این ها با هم می شود یک اثر بالغ که برای اهلش یادگرفتنی زیاد دارد. اگر هم بگردی تک و توک ایراد فنی پیدا می شود که در کل و در مواجهه با خوبی های کتاب قابل اغماض است. توصیه نمی کنم بخوانید! وقتی قلم دست کسی باشد که علم نویسندگی را می داند،محتوا در جان مخاطب می نشیند. فقط آن هایی کتاب را دست بگیرند که علاقه مند به نگارش داستان کوتاه و یا هنرجوی نویسندگی هستند و نیاز دارند یاد بگیرند داستان کوتاه نوشتن یعنی چه! 09