می خواهم بمیرم ولی هوس دوکبوکی کرده ام

می خواهم بمیرم ولی هوس دوکبوکی کرده ام

می خواهم بمیرم ولی هوس دوکبوکی کرده ام

بک سهی و 1 نفر دیگر
3.4
79 نفر |
34 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

38

خوانده‌ام

146

خواهم خواند

110

ناشر
مون
شابک
9786225914773
تعداد صفحات
136
تاریخ انتشار
1402/1/1

توضیحات

        اسمش را چه بگذاریم؟ - افسردگی؟ او دائما احساس پستی، اضطراب، شک و تردید بی‌پایان به خود می‌کند، اما نسبت به دیگران نیز به شدت قضاوتگر است. او احساسات خود را به خوبی در محل کار و با دوستان پنهان می کند. تلاشهای او طاقت طاقت فرسا هستند و او را از ایجاد روابط عمیق باز می دارند. این نمی تواند عادی باشد. اما اگر او تا این حد ناامید است، چرا همیشه می‌تواند به غذای خیابانی مورد علاقه‌اش، کیک برنجی تند و تیز تتئوک‌بوکی، تمایل پیدا کند؟ آیا زندگی فقط همین است؟

بک با ضبط دیالوگ های خود با روانپزشکش در یک دوره 12 هفته ای، شروع به تفکیک حلقه های بازخورد، واکنش های تند و رفتارهای مضری می کند که او را در چرخه ای از خود آزاری محبوس می کند.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به می خواهم بمیرم ولی هوس دوکبوکی کرده ام

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به می خواهم بمیرم ولی هوس دوکبوکی کرده ام

یادداشت‌ها

Mika

Mika

1403/9/4

          کتاب خوبی بود. از اول تا اخر کتاب کمی کسل کننده بود ولی واقعا اخرش نتیجه گیری خوبی ارائه داد. یک انگیزشی نبود بلکه تسکین دهنده بود. یکی از پاراگراف های مورد علاقه ام این بود که"اما کتابـها فرق می کنند. اغلب دنبال کتابهایی میگردم که مثل دارو باشند، متناسب با موقعیت و افکارم باشند و آن ها را بارها و بارها میخوانم تا زمانی که صفحه ها پاره شوند، زیر همه چیز خط میکشم. کتاب باز هم چیزی برای عطا کردن به من خواهد داشت. کتابـها هیچوقت از من خسته نمی شوند و به مرور زمان راه حلی را ارائه می کنند و بی سروصدا منتظر می مانند تا به طور کامل شفا پیدا کنم. این یکی از زیباترین چیزها در مورد کتاب است. "شاید ربطی به موضوع اصلی کتاب نداشت ولی متوجه شدم که نویسنده هنوز تجربه ای نداره برای نوشتن ولی درحال تلاشه تا با خوانندگان ارتباط برقرار کنه و برام جالب بود. کلا کتاب سرگرم کننده ای بود کوتاه و مفید. اگه احساس نا امیدی میکنیم از استرس و افسردگی رنج میبریم اینها هیچکدوم دائمی نیست. زندگی ادامه داره. 
        

1

          
یک کتاب روانشناسی هست. ولی نویسنده به هیچ عنوان تحصیلات روانشناسی نداره و فقط بر اساس جلسات مشاوره که میرفته این کتابو نوشته.
اوایل کتاب مکالمات فرد با روانپزشکش در جلسات مشاوره رو شرح داده بود. این قسمت ‌ها خوب بودن و گاهی باعث می‌شد فکر کنم که آیا من این مشکلو دارم یا نه و یا میتونستم بعضی از رفتار‌های فرد رو درون  خودم پیدا کنم. حتی به این فکر افتادم تا به روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنم. چون به نظرم میتونه با توجه به چیزایی که باهاش درگیر هستم، کمک کننده باشه. 
قسمت دوم کتاب صحبتای نویسنده بود. یهو مکالمات تموم شدن و من فقط با یه سری موضوعاتی که تو ذهن نویسنده می‌گذشت روبه‌رو می‌شدم و راستش فقط دلم میخواست تموم بشه. چون برام آموزنده و جالب نبود.
فکر میکنم از اون دست کتاب‌هاست که می‌تونه یه نوع احساس همدردی درون آدم ایجاد کنه  و باعث بشه آدم با خودش فکر کنه که " آره من تنها فردی  نیستم که  این مشکل رو داره."  و  به نظرم اینطور نبود که بخواد اطلاعاتی در حیطه روانشناسی بهمون اضافه کنه و یا راه‌حل هایی رو ارائه کنه. 

        

16