آشپزخانه مارگریت (یادداشت های روزانه)
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
5
خواهم خواند
6
توضیحات
این کتاب به واقع نه یک رمان است و نه یک کتاب آشپزی. همان صورت واقعی و جریان رونده و سیال ذهن مارگرین دوراس است که هرگز در یک جا متوقف نمی شود. یادداشت های پراکنده ای است که در زمان و موقعیت های مختلف نگاشته شده و دو وجه مختلف اما مکمل از یک فرد را باز می نمایاند. در این نوشته ها با تمامیت انسانی یک نویسنده مواجه هستیم: یک زن فرهیخته، یک مادر و یک دوست صمیمی که بخش بزرگی از حواس زنانه اش را در یادداشت های روزمره ی خود ثبت می کند. جهانی پر از نوعی دوگانگی وآمیزه ای از حواس غریزی و اندیشمند: گاه درست در میانه ی یادداشت کردن دستوریک غذا، نویسنده ی متفکر و گاه تلخ، بر مادری که آشپزی می کند غالب می شود و واژگان را چنان در خیال می پروراند که همه چیز از یک دستور ساده ی آشپزی به جهانی در هم پیچیده کشیده می شود. موضوع یادداشت ها همواره حول آشپزی کردن، تهیه ی خوراک و یا آن چه در حین خوردن چیزی به ذهن نویسنده آمده می چرخد، اما تفسیر های دوراس در تمامی این لحظات همان تصاویری است که از او به عنوان یک نویسنده ی پیشرو می شناسیم. او در یادداشت های پراکنده ی خود نگران غذای مخاطبی است که شاید روزی نوشته ی او را بخواند و نگران این است که غذای او برای مهمان ها کم نیاید، شور یا شیرین نشود، نسوزد...و این ها را با چنان نگارش دوستانه ای می نگارد که گویی در زمان حال، حاضر و هویدا، در گفت و گویی دوستانه با شما سخن می گوید. در قالب یک کتاب آشپزی نمی نگارد، فقط در چند مورد اندازه و پیمانه می دهد، در باقی موارد همه چیز را به عهده خواننده می گذارد. در بین دستورهای غذایی درد دل می کند، خاطره اش را از آن غذا می گوید...انگار او روزی را در کنار شما نشسته، دستور پخت یک خوراک را بدون آداب و تشریفات و اندازه به شما می دهد، می خندند و قهقه می زند و گاه در خاطرات بسیار دور فرو می رود...و در تنهایی و خیال پردازی، همراه با بوی غذا و بخاطر عطر آگین آب جوشیده، همان چیزی که بسیاری از زنان آن را در زمان آشپزی کردن تجربه کرده اند پرسه می زند.
یادداشتها