امیرحسین و چراغ جادو
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
36
خواهم خواند
4
توضیحات
کتاب امیرحسین و چراغ جادو، ویراستار فاطمه کاوندی.
لیستهای مرتبط به امیرحسین و چراغ جادو
یادداشتها
1401/4/19
داستان دربارهی پسریست که چراغ جادویی پیدا میکنه و گاهی چیزهایی از غول درخواست میکنه که غول نمیتونه اونها رو برآورده کنه و بهش میگه اینها رو باید با سعی و تلاش خودش بدست بیاره اما امیرحسین گوشِش به این حرفا شنوا نیست... شروع داستان خیلی جالب نبود؛ اینکه بخاطر نخریدن ی هلیکوپتر کنترلی دعوایی بین شخصیت داستان (امیرحسین) و پدرش اتفاق بیفته. و اونجایی ک برای برنامهی تابستونهشون اون دعوا همچنان ادامه داشت و بهنظر 《امیرحسین》 اهمیت داده نمیشد هم جالب نبود؛ چون در واقعیت اینطور نیست که خانواده بخاطر ی دعوای کوچیک بهنظر هم احترام نذارن..! و اینکه بعد از اتفاق اون رستوران که 《امیرحسین》 طمع کرد و یه شبه پول میخواست و درآخر هم سزای کارشرو دید، اینکه بعد از چندبار دوباره این طمع رو ادامه بده یکم غیرمنطقی بود. در اون قسمتی که 《امیرحسین و آرزو》 اسیر جادوگران شده بودن، اینکه ب همین راحتی از دست اونها نجات پیدا کردن، نه خیلی جالب بود و نه انتظار میرفت ک وقتی داستان اینطوری پیشرفته ب این راحتی فرار کنن و فرض براین بود ک ملکه میفهمه و اتفاقای دیگهای میفته؛ و این بخشِش برای من بهشخصه جذاب نبود! یکسری قسمتها هم کمی بچهگانه بود و بهشخصه برای من جالب نبود.. اینکه هرکی سزای اعمال اشتباه و طمعِش رو میبینه نکتهای آموزنده و خوب بود ک چندجای داستان ب این اشاره شده بود. اینکه 《آرزو》 فقط توسط کسایی ک آرزو داشتن دیده میشد، جالب بود. و اینکه امیرحسین بعد از کار و تلاشِش تونست ب دوچرخه و شاگردانهای ک میخواست، رسید هم خوب بود. و در نهایت هدف🎯 داستان: نابردهرنج،گنجمیسرنمیشود.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
4
1401/4/17
4
1402/4/29
12
1401/3/22
0