یادداشت ز.مزارعی

امیرحسین و چراغ جادو
        به نام خدا
سلام
نقد کتاب:امیر حسین و چراغ جادو
نقاط مثبت:
موضوع داستان برای من جالب بود
با یکی از دوستان هم موافقم که قسمتی که کیف پول آقای سعیدی را بهش پس داد خیلی خوب بود و در واقع یکی از الگو های مثبت کتاب بود که در آینده بهش اشاره خواهم کرد.
 ماجرا هایی که پشت سر گذاشتند هم به مخاطب یاد می داد که در مسیر به چیز هایی که دیده طمع نکند و گول بعضی از چیز ها را نخورد.
الگو های مثبت کتاب زیاد بود.
ما جراهایی که سر شام رستوران و انشا درباره ادیسون برای امیر حسین پیش آمد دو نکته داشت:۱ به حرف دوستان خیر خواه گوش کنید،  ۲ برای به دست آوردن هر چیز باید تلاش کرد.
نقاط منفی:یک چیزی را من در این کتاب نفهمیدم آن هم این بود که آن غول می گفت که من بچه غولم پس چه جوری توانسته بود به گراهام بل،توماس ادیسون و چند نفر دیگر کمک کند؟چون این بچه غول باید دست کم ۱۰۰۰۰ سال عمر کرده باشد و یک غول شده باشد.
در قسمت هایی که امیر حسین با یعقوب حرف می زد من با خودم فکر می کردم که یعقوب باید لهجه افغانی داشته باشد، لهجه ای مثل صحبت کردن ملالی در کتاب ستاره.
خدا نگهدار
      

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.