بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

تت ها

تت ها

تت ها

ایشتوان اورکینی و 1 نفر دیگر
3.1
8 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

14

خواهم خواند

1

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

لایوش تت، آتش نشان عجیب و ساده لوح یک روستای کوهستانی است. پست چی خل وضع دهکده اغلب نامه ها را به جای آن که به صاحبانشان برساند، پاره می کند. اما نامة ژولا تت پسر لایوش تت که در جنگ جهانی دوم درگیر است، به دست والدین می رسد. او در نامة خود اعلام کرده است که سرگرد فرمانده شان برای مرخصی و تمدد اعصاب به خانة آنها می رود و گذراندن مرخصی سرگرد در منزل شان، امتیاز ویژه ای برای او به ارمغان خواهد آورد. زمانی که خانوادة لایوش تت برای میزبانی فرمانده آماده می شوند تلگرافی از صلیب سرخ مجارستان دریافت می کنند که در آن شهید شدن ژولا تت اعلام شده است. دریافت این اعلامیه ماجرا را به گونه ای دیگر پیش می برد که در این نمایش نامه به تصویر کشیده شده است.

لیست‌های مرتبط به تت ها

بچه های سبزبی دوز و کلکسال گمشده ی خوآن سالواتی یرا

برج بابل

21 کتاب

واقعا عاشق تک تک تصویرسازی‌های این مجموعه‌ام. 🥲 و چندتاییش رو هم خوندم و دوست داشتم. :) دلم می‌خوادشون. 😩 در مقدمه کتاب‌ها در شرح اینکه چرا به نام برج بابل نامیده می‌شن نوشته شده: گفته‌اند تشتت و افتراق زبانْ عقوبت آدمیان بوده است؛ و ترجمه تلاش برای رسیدن به آن زبان وفاق، زبان هم‌دلی، زبان کامل و بی‌نقص، زبان آدم و حوا، زبان بهشت. «برج بابل» حالا نماد ناسوتی و ازدست‌رفتهٔ آن لغت تنها، آن زبان یگانه، زبان هم‌دلی انسان‌هاست. مجموعه کتاب‌های «برج بابل» شاید تلاش ما در بزرگداشت هم‌دلی از راه هم‌زبانی است: رمانک‌ها یا داستان‌های بلندی که در غرب به آن‌ها «نوولا» می‌گویند، از قضا بسیاری از آثار ادبیات مدرن جهان در چنین قطع و قالبی نوشته شده‌اند؛ آثاری که هرچند با معیار کمی تعداد صفحه و لغت دسته‌بندی می‌شوند، در اشکال سنجیده و پروردهٔ خود هیچ کم از رمان ندارد. در طبقه‌بندی این مجموعه، مناطق جغرافیایی را معیار خود قرار داده‌ایم و به شکلی نمادین، نام یکی از شخصیت‌های داستانی به‌یادماندنی آن اقلیم را بر پیشانی هر دسته نهاده‌ایم؛ مانند «شوایک» برای ادبیات اروپای شرقی و «رمدیوس» برای ادبیات امریکای لاتین. آثار ایرانی این بخش در مجموعه‌ای به نام «هزاردستان» ارائه می‌شود. این کتاب‌ها را می‌توان در مجال یک سفر کوتاه، یک اتراق، یک تعطیلات آخر هفته خواند و به تاریخ و ذهن زبان مردمان سرزمین‌های دیگر راه برد. در این سفرهای کوتاه به بهشتِ زبان،‌ همراه‌مان شوید.

یادداشت‌های مرتبط به تت ها

            
    داستان از این قراره که پسر خانواده تت‌ها، ژولا، که سربازه و در جنگه، یه نامه نوشت به خانواده‌اش که آقا سرگرد ما‌فوق من، سرگرد وارّو، قبول کرده که برای استراحت و تمدد اعصاب، بیاد روستا و یه چند روز مهمون‌تون بشه، فقط توروخدا حواستون باشه که ایشون خیلی آدم مهمیه، خیلی هم آدم حساسیه، خلاصه که مراقب باشید بدبخت نشم:). 
   حالا دیگه نگم براتون این تت‌ها چیکار می‌کنن و خونه رو مثل دسته گل می‌کنن که سرگرد تشریف بیاورند...
    از حساسیت‌های سرگردِ مهمان اینکه همشون حواسشون هست که خونه بو نده، و از همه مهم‌تر اینکه شب‌ها ایشون نمی‌خوابن:)))) باید سرگرمشون کنن!

     تت‌ها نمی‌دونستن که جنون سرگرد ته نداره، نمی‌دونستن که پسر دلبندشان در جبهه‌ها کشته شده، با این حال....

مهمون رو مخ و ناخوانده همین سرگرد بود:) واقعا از دستش حرص می‌خوردم یه جورایی. 🤦🏼‍♀️
و یاد تعارف کردن در فرهنگ ایرانی‌ها هم افتادم، جالب بود که مجارستانی‌ها هم اینجوری بودن😬😂

پستچی‌شون هم منو یاد پستچی محل خودمون انداخت که همه بسته‌های منو باز و پاره می‌کنه و تحویل می‌ده البته که این پستچی کتاب دوزش خیلی بیشتر بود😒🥴

خیلی کتاب باحالی بود. خیلی کوتاه و خوش‌خوان، مناسب برای حال ریدینگ اسلامپی، برای کسانی که تازه میخوان کتاب بخونن، برای کسانی که کتاب می‌خوندن و الان نمیخونن.

خیلی بامزه بود و یه جاهاییش واقعا من اینجوری می‌شدم😮، می‌خندیدم و حرص می‌خوردم. 

کتاب رو فکر کنم یک ساعته در نیمه‌شب 25مرداد1402 خوندم و خیلی باحال بود. 

جمعه 27ام هم در باشگاه کتاب‌خوانی چشمه، یک نشست حضوری برای این کتاب داریم. 😻😻