جزئیات فعالیت
احمدرضا کوکب تا صفحۀ 111 خواند.
3 روز پیش
-خلاصه فصل دوم: وُلتر، بازرگان شریف- پیش نوشت: وای خدا که چقدر این کتاب خوبه. در پی نوشت بیشتر توضیح خواهم داد. 1- ولتر، ولتر است و هیچ پیشوند و پسوندی ندارد. درست است که در قرن هجدهم هنوز نام خانوادگی و شناسنامه و این چیزها رواج نبوده، ولی اتفاقا معمولا اینقدر پیشوند و پسوند پشت اسم هم میگذاشتند که نگو. ولی آقای ولتر، فقط ولتر (Voltaire) است. 2- فیلسوف و بیشتر از آن نویسنده و ادیب و بیشتر از هر دو اینها (دور از محضر همه بزرگواران) یک لاشی اقتصادی به تمام معنا است. یعنی اولا تأثیر نظریاتش در اقتصاد و شکل گیری سرمایه داری، در لایه خود اقتصاد نیست و کمی بالاتر سیر میکند، ثانیاً آثارش دیده شده نه به این دلیل که استدلالهای خوبی دارد؛ بلکه چون جذاب و شاعرانه مینویسد و ثالثاً اصلا از نظر اقتصادی زندگی سالمی نداشته و چند از کشورهای مختلف به خاطر نارضایتی اطرافیانش تقریباً فرار کرده! 3- ایشان و همنسلانشان، سردمدار چیزی هستند که ما تحت عنوان روشن فکر میشناسیم. از فرانسوی جماعت، جز این هم انتظار نمیرود در آن زمان فیلوزوف نام داشتند و مشخصه شان این بود که خلاف جریان رایج و بر ضد نهادهای حاکم (مثل دین و نه فقط دین) صحبت میکردند. 4- روشن فکری در این زمان خیلی دامن حکومت را نمیگیرد؛ چراکه اصلا راه اصلی درآمد این نویسندگان، هدایا و حقوق های ثابتی است که پادشاهان در ازای دریافت تملق برای هنرمندان تعیین میکردند. ضمن اینکه ایده تغییر و تحول هم کاملاً از بالا به پایین بوده؛ یعنی روشن فکران امیدوار بودند که با اثرگذاری بر روی پادهشاهی، کل سیستم را تغییر بدهند. به قول بنده خدایی، تا قبل از انقلاب فرانسه، هیچ کس نمیدانست مردم هم قدرت دارند. 5- خدمت اصلی آقای ولتر به سرمایه داری در دو جمله خلاصه میشود: مشروعیت بخشی به فعالیت اقتصادی از طریق بازار و مشروعیت بخشی به مصرف ثروت. 6- اولی از آن جهت اهمیت دارد که هنوز تجارت در فرهنگ مسیحیت امر قبحی است. کار واقعی، کار بازو است و محصولی از زمین در آید. کسی که چیزی را ارزان بخرد و گران بفروشد که فایده ای ندارد و خیری نمیرساند! نکته مهم آنکه دغدغه ولتر بیش از آنکه اقتصادی باشد، سیاسی است. یعنی در وهله اول، مطلوب ولتر آن نیست که با بازاری شدن اقتصاد، رفاه افزایش پیدا کند؛ بلکه مسئله امنیت است. توضیح آنکه ولتر فرانسوی شاهد این است که دو مذهب غالب مسیحیت در فرانسه مرتباً با هم نزاع دارند. فراموش نشود که عصر، عصر جنگ های مذهبی است و شاخه های مختلف کلیسا خیلی با هم درگیری دارند. این آقای ولتر می آید لندن و با پدیده تعدد مذاهب مواجه میشود. بازار بورس لندن را توصیف میکند که در آن، ادیان و مذاهب مختلف بر سر بر حق بودن دینشان نزاع میکنند، اما در نهایت با صلح و آرامش به تجارتشان میپردازند. شبیه بازیگرانی که نقش خود را در مجادلات مذهبی بازی میکنند و بعد میگویند خب، مسخره بازی بس است. بیایید کمی حرف های جدی بزنیم و تجارت کنیم. جامعه بازاری در نگاه ولتر، جامعه ای است که در آن آدم ها تعصبات مذهبی شان را به خاطر منافع اقتصادی کنار میگذارند و در نتیجه جامعه به آرامش میرسد. 7- دومی از آن جهت اهمیت دارد که مصرف ثروت یک امر «تجملاتی» محسوب میشده. در واقع، تجمل یک امر طبقاتی بوده. برای پادشاهان و کشیک ها، پسندیده بوده که امکانات ویژه داشته باشند و از رعیت انتظار میرفته با سختی دادن به خود، نازک نارنجی بار نیاید تا بتواند «قوی» باشد. در واقع کسی که اهل تجمل بوده، دارای رفتاری زنانه تلقی میشده که بزرگواری ندارد. (نمیدانم چقدر متوجه میشوید که چقدر این نکته مهم است!) ولتر توضیح میدهد که اگر این طور نگاه کنیم، همین لباس هایی که ما میپوشیم و غذاهایی که میخوریم، نسبت به چند قرن قبلمان رفتاری تجملاتی محسوب میشود. حتی قیچی را مثال میزند که احتمالا مخترعش توسط اطرافیانش تمسخر شده که از آن برای کوتاه کردن مو و ناخن استفاده میکند و در خواست خدا دخالت میکند! 8- ولتر، شخصیت مورد تحسین پدران شناخته شده سرمایهداری مثل آدام اسمیت است. در واقع این ولتر است که دستر نامرئی را تئوریزه میکند و به نهادی جایگزین نهاد پادشاهی برای اداره و نظم دهی به جامعه، یعنی بازار فکر میکند (باز نمیدانم چقدر متوجه هستید که چقدر این نکته مهم است!). البته این و فقط همین، ابتدایی تر از آن چیزی است که ما تحت عنوان سرمایه داری و وابسته شدن تولید به تجارت متوجه میشویم؛ اما پی ریزی آن را دارد. 9- زندگی اقتصادی ولتر خیلی سالم و مورد پسند اطرافیانش نبوده و با وجود اینکه یکی از ثروت مند ترین افراز عصر فرانسه شناخته میشده، بسیار از این جهت منفور بوده. توضیح بیشتر نیازی نیست. پ.ن: این کتاب از نظر قدرت نگارش، سادگی و جذابیت، غنای محتوایی، نظم درست، ترجمه خوب، کافی بودن استدلالها و واضح بودن ادعاها، کم نظیر است. واقعا کم نظیر.
83
0
14
(0/1000)
هنوز نظری ثبت نشده است.
نظرات