جزئیات فعالیت
1403/8/16
🌱از تکه ابری که میخواهد آفتاب را بپوشاند، لجشان میگیرد. یکیشان بلند میشود، میرقصد، قِر میدهد. بچهها دست میزنند، میخندند و میخوانند. اهل اینجور کارها نیستند، این جوری از تنگنا فرار نمیکنم. وقتی گیر میکنم، سختگیر میکنم. به چیزهای کوچک و خوب، دلخوشکنک، فکر میکنم، خودم را از معرکه میکِنم، آرام میشود، خلاص میشود هرچند زودگذر.
78
0
9
(0/1000)
هنوز نظری ثبت نشده است.
نظرات