جزئیات فعالیت
8 ساعت پیش
یک روز از زندگی تعدادی نابینا رو روایت میکنه که آسایشگاهی در جزیره کوچیک زندگی میکنن ومتوجه میشن کشیشی که سرپرستشون هست فوت شده این کتاب به سبک سمبولیک نوشته شده انگار که هرکور نماد فردی درجامعه هست اکثرا هم افرادی منفعل هستند کوتاه هست دریک نشست خونده میشه شاهکاری در بین نمایشنامه ها به حساب نمیاد ولی خوندنش خالی از لطف نیست خصوصا درقسمتهایی خودت رو جای شخصیت کور قرار میدی که اگر نابینا باشی وحیونی روی پاهات بشینه وندونی چیه؟!کسی آرنجت رو لمس کنه ندونی خانمه؟ اقاست؟ بچه است؟ بزرگساله؟.....مدام اضطراب وترس همراهته فقط باید بشنوی ولمس کنی همین
82
0
16
(0/1000)
هنوز نظری ثبت نشده است.
نظرات