یادداشتهای مهسا سعادتی (2) مهسا سعادتی 1403/7/22 زخم داوود سوزان ابوالهواء 4.5 47 این کتاب و مضمونش با تصورات قبلیم کمی متفاوت بود، شما تو این کتاب اثری از مقاومت نمیبینید مگر یکی دو شخصیت فرعی که بدون هیچ توضیحی به مقاومت پیوستن و that's it. نمیتونم بهش برچسب ضدجنگ بزنم. ایراداتی هم توی شخصیتپردازی توی ذوقم زد در مورد شخصیتهایی مثل دیوید. ولی در کل خوندنش روحم رو تکون داد. قسمتهایی که خرابی ناشی از حمله صهیونیستهای کثیف رو شرح میداد واقعا دردناک بود، کشته شدن بعضی شخصیتها خیلی متاثرم کرد و اشکم رو درآورد. کشمکش درونی شخصیت اصلی کاملا قابلباور و ملموس بود. به نظرم بیشتر به درد کسانی میخوره که خیلی با مردم فلسطین احساس همدردی نمیکنن یا مطلقا نمیدونن چه اتفاقی براشون افتاده، چاشنی داستان و روایت که خیلی هم پررنگه وقایع تاریخی رو توی ذهن آدم تثبیت میکنه. 0 0 مهسا سعادتی 1403/5/16 گوژپشت نتردام ویکتور هوگو 4.0 30 گوژپشت برای من از آن کتابهایی بود که هیچ قصد قبلی برای خواندنش نداشتم، اما نام ویکتور هوگو به عنوان نویسنده روی جلد کتاب هر آدمی را مجاب به خواندن آن میکند. کتاب با توصیف معماری کاخ دادگستری پاریس و ازدحام جمعیت شروع میشود، در داستان چندین روایت وجود دارد که در آخر به یک نقطه منتهی میشوند. بر خلاف ترجمه عنوان کتاب، شخصیت اصلی کتاب گوژپشت نیست. شخصیتها زیادند، اما نه به اندازهای که از هم تشخیصشان ندهید یا فراموشتان شوند. در این داستان شما به عمق روابط مختلفی از جمله رابطه پدر و فرزند، رابطه دو معشوق، رابطه دو دوست و... میروید و احتمالا از فرط درک شخصیتها بعد از پایان کتاب دلتان برای آنها تنگ میشود. باید بگویم که داستان گوژپشت و اسمرالدا و رئیس شماسان و پیر گرنگوار یک طرف، و توصیف معماری کاخ دادگستری پاریس و کلیسای نتردام یک طرف. توضیحات هوگو دربارهی تغییر و تحول و تکامل معماری و ارتباط آن با الفبا چنان مرا به وجد آورد که بعد از خواندن آن انگشت به دهان ماندم. در آخر هم باید بگویم اسمرالدا دوستداشتنیترین، رئیس شماسان قابلدرکترین و پیر گرنگوار منفورترین شخصیت کتاب گوژپشت نتردام برای من هستند. 0 0