بسم الله🌱
حقیقتا یک عاشقانهی آرام بود.
با نگاه یک عاشق و با قلب یک عاشق خواندمش، آرام و عمیق؛ و بسیار پسندیدم.
یک روزی دوباره از میان کتاب های کتابخانه برش میدارم، خاک های رویش را می تکانم، ورقش میزنم و میخوانم و میخوانم.
شاید_قطعا_ آن زمان حال دیگری را تجربه کنم و درک دیگری داشته باشم..
.
.
.
می نویسم برای خودم:
عاشقانهی آرام را خواندم و لابهلای صفحاتش عاشقانه هایی نوشتم آرام!
سال ها بعد زمانی که عاشقانهی آرام را از میان کتاب های کتابخانه ام برداشتم.... و به عاشقانه های آرام خودم رسیدم چه حسی خواهم داشت؟
حیرت! شوق! شادی! حسرت! افسوس! دلتنگی!
نمیدانم اما دوست دارم بدانم و خواهم فهمید..