یادداشتهای فاطمه (5)
1404/6/2
اولاش که شروعش کردم یه کم با داده و عددای آماریش گیج شدم و گفتم خب که چی! ولی بعد دیدم که دلم نمیخواد تموم شه ، کلمه هوگا یاداور پاییز ، نور کم، خش خش برگ، بوی کوکی و کیک تو خونه، شمع و بوهای خوب و هوای سرد و دورهمی و... حاضرم برگردم به همون روزا و بمونم تو اون حال و هوای خوندن این کتاب ، نه داستانی داره نه چیزی ولی ادمو میبره تو رویا و بعدا همیشه به خوشی از این کتاب یاد میکنی، عکساشم خیلی حس خوبی به من میداد و غرق میشدم و خودمو اونجا تصور میکردم، بعدش رفتم کتاب کوچک لوکا رو خریدم برای پاییز ۱۴۰۴😍بی صبرانه منتظرم مهر بشه که شروعش کنم.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.