یادداشتهای نگاربانوღ (2) نگاربانوღ 1404/6/27 - 08:19 قورباغه ات را قورت بده برایان تریسی 3.4 44 به نظرم کتاب خوان بودن یه ویژگی خیلی خوب بود که من نداشتمش(البته رمان آنلاین زیاد می خوندم ) و تصمیم داشتم بعد از امتحانات و توی تابستون شروعش کنم (سال ۱۴۰۱ ) تا اینکه قبل از امتحانات یک روز دایی کوچیکم اومد خونمون خداحافظی . داشت می رفت سفر ... لحظه آخر این کتاب رو از توی کیفش در آورد و داد به من ...منم تو همون دوره امتحانات شروع کردم هر شب یه بخشش رو خوندم هر چند خیلی به دلم نمی نشست ولی می خوندم تا بعد امتحانات کتاب هایی که اسمشون رو خیلی شنیده بودم رو بخونم ...من شروع کتاب خوانی خودم رو با کتاب کیمیاگر می دونم ولی این کتاب رو قبل از کیمیاگر خوندم هرچند ازش لذتی نبردم و فقط یه تمرین برای کتاب خوانی بود . 0 1 نگاربانوღ 1404/6/27 - 08:13 کیمیاگر پائولو کوئیلو 4.0 32 شروع کتاب خوندنم با کتاب کیمیاگر بود ... یادمه اسمش رو توی پیج یه خواننده معروف دیده بودم ... اول تابستون ۱۴۰۱ بود و برای خریدش داشتم می رفتم به یکی از کتاب فروشی های بزرگ شهرمون ولی وسط راه چشمم خورد به یک کتاب فروشی قدیمی و خاک گرفته ولی خب رفتم داخلش ...خیلی کتاب داشت و منم خجالت می کشیدم از فروشنده که یک آقای میانسالی بود سوال کنم کتاب کیمیاگر رو دارید ؟؟ حدود یک ساعت و نیم کتابفروشی رو بالا و پایین کردم و همه قفسه ها رو گشتم ولی پیداش نکردم تا آخر مجبور شدم از آقای فروشنده بپرسم . و ایشونم خیلی راحت رفت سراغ یکی از قفسه ها و کتاب رو بیرون آورد ... تو دلم به خودم گفتم مگه کوری آخه ! و رفتم که حساب کنم و ایشون ازم بپرسید چه سبک کتابی و بیشتر می خونید و منم گفتم تازه شروع کردم و این کتاب هم چون معرفی شده بود می خوام بخونم ... ایشون هم چون قرار بود تازه کتاب خوندن رو شروع کنم بهم تخفیف دادن و کتابی که هفتاد هزار تومن بود رو پنجاه هزار تومن حساب کردن . بعد از اینکه خریدمش هر روز صبح خودمو مجبور می کردم ساعت هشت صبح بیدار بشم و یکم خودمو سرحال می کردم و حدود ساعت هشت و نیم می شستم پای کتاب و یه بخشش رو می خوندم تا ساعت نه و نیم ( اون موقع سرعت کتاب خوندنم خیلی پایین بود به طوری که هر ده یا بیست صفحه کتاب رو یک ساعت طول می کشید بخونم حتی خیلی جاها ذهنم از محدود کتاب خارج می شد و فقط متن رو می خوندم ولی نمی فهمیدم چیشده مجبور بودم دوباره برگردم از اول صفحه ) هر چی جلوتر رفت کتاب برام جذاب تر شد و سرعتم بیشتر و حدود یک ماه بعد خلاصش کردم ... اما با پایاناین کتاب فهمیدم کتاب خوندن چه لذتی داره . پ.ن : وقتی خلاص شد گذاشتمش توی قفسه اما چندماه بعد که میخواستم دوباره تیکه هاش رو بخونم نبود و الانم چند ساله می گردم دنبالش ولی پیداش نمیکنم . 0 1