یادداشت‌های زهرا امیرزاده (5)

          ناز بهار دختر نوجوانی است که تصمیم گرفته شب یلدا را به همراه پدر و مادرش کنار دریاچه بگذارند . همکلاسی بد اخلاقش پونه  هم با خانوا ده اش به انجا امده تا ...
        

          میشه گفت این کتاب لقب ترسناک ترین  رمان ایران گرفته . متن این کتاب دنباله داراست ک اتفاقات  مربوط به تاریخ زمان قاجار را به شکل تخیلی روایت میکند.
پس اگر دوستار کتاب های ترسناک هستید میتوانم سه جلد این کتاب را به شما معرفی کنم.
        

          این کتاب مفاهیم خوبی داشت از نکات مثبت این کتاب میتوان به حرف های پدربزرگ اشاره کرد.
این کتاب به ما یاد میدهد به غیر از خودمان به همه موجودات زنده حواسمان باشد.
داستان های ایران باستان خود را بخوانیم و به بقیه نیز بیاموزیم. و گذشته و تاریخ کشور خود را بدانیم.
        

          ازنظر من وقتی که این کتاب را میخوانی وارد دنیای دیگری میشوی   که ان دنیا پر از اتفاق های عجیب هست.ومن از این کتاب بسیر خوشم امد و باعث  این شدکه من حتی برای چند ساعت هم که شده از این دنیا بروم به دنیایی دیگر.
        

          ازنظرمن کتاب خوبی بود.تحت تاثیر داستان جالبش قرار گرفتم و از خوندن این کتاب پشیمان نخواهم شد .من بخاطر اینکه کتاب پایان جالبی نداشت ستاره های کمتر دادم.میتوان گفت که این داستان به اینکه وقتی عاشق کسی میشویم فقط عاشق چهره ان شخص نشویم بلکه عاشق باطن او شویم.