یادداشت‌های مریم جمالی (5)

          زندگی نامه ی شهدا رو که میخونی و عشق پاک و خالص و بی قید و شرطشون رو که میبینی با تمام وجودت می خوای که ای کاش این فقط یک داستان باشه و آخرش به خوبی و خوشی کنار هم پیر بشن. درست مثل عشق پاک حمید و فرزانه!
        

          این کتاب روزمُردگی های یک زن خانه دار رو به شکل فوق العاده ای به تصویر میکشه. با توصیفاتش به آبادان دهه ۳۰ سفر می کنید و خودتون رو با کلاریس همدل و همراه می بینید. 
        

          یک داستان جذاب از حسرت ها و افسوس هایی هست که در زندگی داریم. این کتاب به خوبی نشون میده که تا وقتی خودمون رو تغییر ندیم هر راهی که تو زندگی انتخاب کنیم محکوم به ناکامی هست.
کتاب صوتی کتابخانه نیمه شب با صدای خوب نگین خواجه نصیر فوق العاده شنیدنی هست.
        

          فضای داستان تاریک و دلهره آور و سرد بود. حس سرماش باعث میشه تا عمق وجودت یخ بزنه. از آدم ها، افکارشون و تقابل اندیشه هاشون عصبانی میشی. تا میاد یک جا ته دلت روشن بشه دوباره با یک اتفاق برمیگردی به همون تاریکی. اما باز هم دوست داری بخونی تا بدونی آخرش چی میشه