یادداشت‌های نگین (2)

          "مارون" کتابی بود که باعث شد با داستان‌های معاصر ایرانی آشتی کنم.
مارون یکی از روستاهای نزدیک گوران در استان کرمان هست.
داستان درمورد تاثیراتی هست که انقلاب ۵۷ بر این روستا و مردمش میذاره‌؛ و به جنبه‌ی دیگه‌ای از انقلاب پرداخته که خیلی مثبت نیست.
با وجود تلخ بودنش، بسیار دوستش داشتم.
        

          "خوش‌شانس‌تر  از همه بودیم" یکی از بهترین رمان‌هایی بود که خوندم.
داستان خانواده‌ای یهودی که جنگ باعث میشه تجربه‌های وحشتناکی رو از سر بگذرونند و چیز های زیادی رو از دست بدن.
اما امید به ادامه زندگی و بقا رو در خودشون حفظ کنند.
داستانی پر از رنج و در نهایت زیبایی 🌱🤍