یادداشتهای علی عبدالهزاده (4) علی عبدالهزاده 1403/4/31 معنای زندگی تری ایگلتون 3.5 3 📚 کتاب: معنای زندگی 👤 نویسنده: تری ایگلتون «آگاهی طنزآمیز ما بر فناپذیریِ چیزها باعث میشود که از بابت دلبستگی بیمارگونۀ خود به آنها نگران نباشیم. از طریق این فاصله گرفتنِ توانبخشنده، بهتر میتوانیم چیزها را آنگونه که هستند ببینیم و از آنها کاملاً لذّت ببریم. به این تعبیر، مرگ به جای تهی کردن زندگی از ارزشها، آنها را فشردهتر میکند و ارتقا میدهد.» (صفحۀ 112) کتابی آمیخته از نگرشهای گوناگون ولی فاقد انسجام محتوایی؛ آغشته به هنر و از زوایای مختلف؛ حکمتآمیز و در عین حال، نیازمند تأمّل؛ در این کتاب، ابعاد مختلفی از «معنای زندگی» به نمایش گذارده شده و تلاش نگارنده، بر بررسی این کلانمفهوم، از حیثیّات مختلفی بوده است؛ در بطن و لابلای خطوط این کتاب، عمیقاً «صداقت» و «عدم تکلّف» را میتوان یافت و احساس کرد که نویسنده در تلاش است تا هرآنچه را در زیست فردی خود دریافته، به خوانده منتقل کند و لذا جملات کلیدی که راهگشای فهم بهتر «معنای زندگی» خواهد بود را در آن خواهیم یافت؛ این مهم، خود دریچهای برای برقراری ارتباط بیشتر مخاطب با این کتاب است. #معنای_زندگی 1 3 علی عبدالهزاده 1403/4/10 الفت نامه محمد فیض کاشانی 4.3 4 📚 کتاب: الفتنامه 👤 نویسنده: ملامحسن فیض کاشانی 💠 به تصحیحِ: حمیدررضا میررکنی «هیچ لذّت چون لقای دوستان همدم و یاران ثابت قدم نیابند؛ و هیچ علم صعبتر از مفارقت ایشان نه؛ و مطالب عظام و مقاصد صعبالمرام به موافقت اخوان سهل و آسان گردد و امور سهل و آسان به یاری اصحاب و مخالفت طلاب صعب و دشوار شود.» صفحهٔ ۵۰ 🔰 چند سطری به سبک متون کهن در شرح کتاب شریف «الفتنامه» هر آنچه هست را بهر غایتی وجود بخشیدند؛ و جمع و اجتماع نیز، لایستثنا مِن هذا. لکن مراتبِ همسویی آن با غایت، تعیّنبخش مرتبۀ کمال آن است و لذا هرچه مقدار مؤانست با غایت، فزون گردد، کمال آن نیز اعلی درجَتی خواهد یافت؛ و فیالجمله میتوان غایت جمع را در محبّتی دائر مدار توحّد الهی دانست. و حتّی مرتبَت و موقعیّت این محبّت چنان عالی و پرشمولیّت است که از آن به عنوان مبدأ، روش و غایت مرافقت میتوان یاد کرد؛ و لهذا، در این مکتوبه، اشاراتی به مراتب مختلفی از رفق و اخوّت شده و در آن از منقولات مقدّس نیز بهرهای زیاده برده شده است. 0 1 علی عبدالهزاده 1403/3/28 نخل و نارنج یامین پور 4.4 194 📚 کتاب: نخل و نارنج 👤 نویسنده: وحید یامینپور «بزرگی هر کس به بزرگی غمی است که در دلش پنهان کرده است. غم شوکت دارد، مهابت دارد، هیجان میآفریند و حرارت میبخشد؛ هر کس به اندازهٔ ادراکش از حقیقت، غم دارد.» (ص ۹۷) گاهی با خود فکر میکنیم که زندگی ما، نمیتواند جمعی از اضداد باشد؛ و این، هم رنجآور هست و هم مملو از حسرت؛ امّا این اضداد را میتوان در زندگی بزرگی دید که شیرینی آن، تلخیآفرین است و حزن آن، فرحانگیز... اضدادی متکامل و درعین حال، متناسب؛ حیاتی شورانگیز و حرکتآفرین؛ زیستی پرمشقّت و تأثیرگذار؛ کتاب نخل و نارنج، پر است از تلخیهای حرمان و شیرینیهای عطا؛ کتابی که شور حرکت را در نهاد انسان باز میآفریند و گرتۀ حُزنی الهی را در عمیقترین بخشهای وجود ما نقش میزند. ابعادی مختلف از زندگی شیخ اعظم، مرحوم مرتضی انصاری در این کتاب دیده میشود و میتوان حال و هوایی از دوران تلخ قاجار را در آن یافت و از اتمسفر حوزۀ عراق مطّلع شد؛ و در عین حال در سلوک فردی، با این مرد بزرگ هم سفره شد... #معرفی_کتاب #نخل_و_نارنج 1 0 علی عبدالهزاده 1403/3/28 تندتر از عقربه ها حرکت کن بهزاد دانشگر 4.5 69 📚 کتاب: تندتر از عقربهها حرکت کن 👤 جمعآوری: بهزاد دانشگر (روایت زندگی مهندس نوید نجاتبخش) «هرجا دنبال نشان دادن خودمان باشیم، مسیر را اشتباه میرویم؛ هرجا نقش خدا را کمرنگ کنیم، قدم را اشتباه برمیداریم؛ کجا نقش #خدا را کمرنگ میکنیم؟ آنجا که همه چیز را میآوریم در دو دوتای حساب کتاب خودمان.» (صفحهٔ ۱۲۶) گاهی همۀ لوازم و مقدّماتِ #حرکت در زندگیمان وجود دارد؛ امّا حرکت نمیکنیم؛ شاید منتظر یک تلنگر باشیم؛ شاید به انگیزه نیاز داریم؛ یا شاید یک الهام غیبی که به ثمر رسیدن حرکتمان را تضمین کند؛ نمیدانم به دنبال کدامیک هستیم؛ امّا میدانم که یک «هُل»، نیاز داریم؛ و شاید بتوانیم آن را در تجربیات دیگران بیابیم؛ در آن زمان است که با خود میگوییم: «شاید منم بتونم»؛ «برای کارای بزرگ باید بالاخره شروع کرد دیگه!»؛ «ممکنه زمین بخورم؛ امّا یه روزی درست میشه»... القصّه که یک «هُل»، شاید نتواند ما را به یک شناگر ماهر تبدیل کند؛ لکن میتواند ما را مجبور کند تا به جای فرار، در دریای مشکلات، دست و پا بزنیم؛ مسئولیّت تصمیمهای خود را بر عهده بگیریم؛ سکّاندارِ زندگیِ خودمان شویم و از تماشاچی بودن دور باشیم؛ حرکت کنیم و از تخمه شکستن بیرون گود، دوری کنیم؛ فکر نکنیم که «برای جلوگیری از بروز خطا، کار نکردن بهتر از کار کردن است»؛ و کتاب «تندتر از عقربهها حرکت کن» صرفاً روایت زندگی یک مهندسِ کارآفرینِ لوازم پزشکی نیست؛ نَمایی از یک طرزِ نگاه به جهان است؛ نوعی نگاه به زندگی است، که آموزش میدهد چگونه میتوان موانع را جور دیگر دید و آنها را به پلّه بدل کرد؛ یا چهطور میشود که از دل «تهدید»، «فرصتی» جوانه بزند و «حرکتی» بِرویَد!... #معرفی_کتاب #انگیزه 0 1