یادداشتهای دشت پارسوا (2) دشت پارسوا 1403/10/3 پیشگویی سپیده دم مریم عزیزی 4.8 5 سارا میلز برای تحلیل آثار زنان الگویی را با عنوان سبکشناسی فمینیستی مطرح کرده است که براساس این الگو آثار زنان در سه سطح واژگانی، نحوی و گفتمان بررسی میشوند. مریم عزیزی یکی از نویسندگان ایرانی است که با نوشتن مجموعۀ دشت پارسوا به عنوان نویسندهای موفّق در ژانر فانتزی برای نوجوانان ظاهر شده است. در رمان حومهی سکوت، نخستین کتاب از این مجموعه چهار مؤلّفهی بسامد زیاد کاربرد رنگواژهها، تعدّد شخصیّتهای زن، کاربرد محدود دشواژهها و واژههای متعلّق به حوزهی زنان بیشترین نمود را در سطح واژگانی داشتهاند. ردهی سنّی مخاطبان کتاب سبب شده است که نویسنده از رنگواژههای متعددی در بیان داستان و تصویرسازیهای خود بهره گیرد و دشواژههایی اندک به کار ببرد. نگاه زنانهی نویسنده، وی را بر آن داشته تا دشواژهها توسط شخصیّتهای مذکّر بیان شوند. همچنین نویسنده رویکرد ویژهای به خلق شخصیّتهای مؤنّث داشته و دختر نوجوانی را به عنوان شخصیّت اصلی رمان خود برگزیده است. در سطح نحوی، نگاه جزئینگر نویسنده به همراه فضای خیالی حاکم بر ژانر فانتزی، او را به استفاده از جملات کوتاه و توصیفی واداشته است. بسامد بالای جملات پرسشی، جملات بیپایان و استفاده از نشانههای فرازبانی از دیگر ویژگیهای نگارش زنانه در سطح نحوی است که نویسنده از این دو مؤلّفه در راستای ایجاد تعلیق در داستان، تقویت پیرنگ آن، نزدیک ساختن هرچه بیشتر داستان به ژانر وحشت و افزودن بر فضای تخیّلی و رازآلود آن بهره گرفته است. در سطح گفتمان، در بعد شخصیتپردازی، پیرنگ و کانونیسازی جنسیت نمایان شده است. بررسی و تحلیل سبک نوشتار زنانه در رمان حومهی سکوت نشان میدهد گونهی ادبی یا ژانر حاکم بر اثر، به دلیل تأثیرپذیری از اساطیر مادرخدایی نقشهای جنسیتی در بعد شخصیت و پیرنگ متعادل گشته است و تعامل دوسویهی جنسیت نویسنده و ژانر ادبی، عاملی است که از چشم پژوهندگان این عرصه پنهان مانده است. مقالهی «بررسی سبک نوشتاری زنانه در فانتزی با تکیه بر رمان دشت پارسوا : 1 حومهی سکوت» محل انتشار : هجدهمین کنفرانس انجمن ترویج زبان و ادب فارسی ـ 1402 نویسندگان : آرزو پوریزدان پناه کرمانی، دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یزد زینب شیخ حسینی، دانشیار دانشکده حضرت نرجس دانشگاه ولیعصر ـ رفسنجان لینک مقاله در سیویلیکا : https://civilica.com/doc/1975092 0 0 دشت پارسوا 1403/10/3 حومه ی سکوت مریم عزیزی 4.0 10 در دیدگاه ژنت آثار ادبی وجود مستقل و مخصوص به خود ندارند و با متون قبل از خود در ارتباط هستند. بینامتنیت ارتباط این متون را بررسی کرده میزان تاثیرپذیری آنها را مشخص میکند. براساس نتایج تحقیق، عزیزی با استفاده از سرمتنیت، با متن قبل از خود ارتباط برقرار کرده است و انواع ادبی مختلفی را مثل فانتزی، سنّت شفاهی، اسطوره، افسانه، معما و عاشقانه، با استفاده از سرمتنیت به اثر خود راه داده و با استفاده از بیشمتن مشخصات خاص خود را به آن بخشیده است. عزیزی با پیروی از شیوهی داستاننویسی مدرن در فضا و پیرنگ داستان، تغییراتی به وجود آورده است که سبب نوآوری در داستان شده و این اثر را به اثری با ویژگیهای مخصوص خود تبدیل کرده است. برای نمونه نویسنده در این داستان با اشاره به دوجنبهی متفاوت اسطورة آب، فانتزی خود را ملّی ساخته است. از یک سو به حیاتبخشی و پاکی آب و چشمهی زندگانی اشاره کرده است و از سوی دیگر یادآور اسطورهی ایزدبانوی آبها، آناهیتا است. در این داستان به اساطیر دیگری نیز مثل سیمرغ، دیو تاریکی، ایزد مهر، جهیکا، دیو مرگ، گنگدژ ، مشی و مشیانه، شهد زندگی و ...نیز اشاره شده است. نویسنده همچنین از تراژدی نیز به عنوان یک نوع ادبی در داستان خود بهره گرفته است تا مخاطب را تحت تأثیر قرار دهد و این نوع ادبی در داستان رولینگ مشاهده نمیشود. به طور کلی میتوان گفت که عزیزی اگرچه در ورود انواع ادبی به متن خود از اثر رولینگ بهره گرفته، اما با استفاده از بیشمتن فرهنگ ملی خود را وارد اثر کرده به آن جنبهای بومی بخشیده و این اثر را متمایز از نمونه غربی خود ساخته است. مقالهی «تحلیل تطبیقی مجموعه دشت پارسوا نوشته مریم عزیزی و هری پاتر با تکیه بر بینامتنیت نوع» محل انتشار : دوفصلنامه ادبیات تطبیقی، دوره: 15، شماره: 29 ـ 1402 نویسندگان : زینب شیخ حسینی، دانشیار دانشکده حضرت نرجس دانشگاه ولیعصر ـ رفسنجان آرزو پوریزدان پناه کرمانی، دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی یزد لینک مقاله در سیویلیکا: https://civilica.com/doc/1941600 اینترنت و فضای آزاد فرصت مغتنمی برای افراد مختلف فراهم کرده تا نظر خود را در مورد آثار مختلف ادبی ابراز کنند. اما این میان تنها نظر کارشناسان، پژوهشگران و منتقدین ادبی ارزش واقعی آثار را تعیین مینماید و طبعا دیگران صرفا میتوانند سلیقه و نظر شخصی خود را در مورد آثار بیان نمایند، چرا که سلایق و نظرات طبعا تحت تاثیر میزان آگاهی، سواد، فرهنگ، سن و سال و احساسات شخصی همواره دستخوش تغییر است و نمیتواند از مبنایی علمی برخوردار باشد. 0 1