یادداشتهای کوشاساسانیان (4) کوشاساسانیان 1403/3/25 فارسی نبلدم فردین آریش 4.0 3 کتاب جدید آقای آریش عجیب شیرین است. در تمام مدتی که میخوانیدش لبخند روی صورتتان نقش میبندد و یک جاهایی هم حتی قهقهه میزنید. کاملا در زمین راوی بازی میکند. به جزئیات توجه ویژهای دارد و از پس موقعیتها داستانش را روایت میکند. 0 6 کوشاساسانیان 1401/6/15 پیرمرد و دریا ارنست همینگوی 4.0 186 در ستایش امید این کتاب از آن دسته کتاب هایی است که باید بیشتر از یک مرتبه خوانده شود.کتابی که در عین سادگی یک شاهکار به تمام معناست. اینقدر مختصر و سادست که اصلا باورتان نمیشود در حال خواندن یک شاهکار ادبی هستید. توصیفات بینظیر همینگوی از شخصیت اول داستان( سانتیاگو) باعث میشود شما در همان چند صفحه ی اول شیفته ی سانتیاگو شوید. پیرمردی ساده دل ، مهربان و تنها که به هیچ وجه حاضر نیست عزت نفسش آسیب ببیند. ماهیگیری فقط شغل پیرمرد نیست. تمام زندگی و همدم تنهایی اوست. به قول بعضی ها سانتیاگو ماهیگیری را زندگی میکند و همینگوی هم سانتیاگو را زندگی کرده. من شیفته ی تنهایی پیرمرد شدم 0 5 کوشاساسانیان 1401/6/15 شب های روشن فیودور داستایفسکی 4.0 417 هر دلی را روزگاری عشق ویران میکند.... شب های روشن قصه جوانی تنها و رویا پرداز را روایت میکند.او اینقدر سرگشته و تنهاست که با در و دیوار هم صحبت میشود و با آنها راز دل میگوید. او در پترزبورگ به دنبال گمشده ای است که با او هم کلام شود و دردلش را بگويد. تا عاقبت در کنار آبراه با دختری که مانند خودش حیران و شیداست آشنا میشود و خیال میکند که روزهای تنهایی اش به سر رسیده است. اما نمیداند که این خوشبختی اش چند روزی بیشتر دوام نمی آورد......... انگار که سرنوشت او تنهایی و بی کسی است. 0 9 کوشاساسانیان 1401/6/15 یک اتفاق مسخره فیودور داستایفسکی 3.7 63 ژنرال مغروری که میخواهد همه را اصلاح کند ولی هرگز به اصلاح خودش فکر نمیکند. ایوان ایلیچ( ژنرال ) میخواهد همه به او احترام بگذارند. هر کس به او بی احترامی کند ، انسان بی ادبی است که آداب معاشرت بلد نیست. خودش هم دوست دارد با مردم مهربان باشد و به آنها احترام بگذارد ولی بعضا غرورش این اجازه را به او نمیدهد. وی که به تازگی به درجه ژنرالی نائل آمده؛ قصد دارد تحولات عظیمی ایجاد کند. او میخواهد عوام الناس را از مسائل روز دنیا آگاه کند و آنها را قانع کند که نظراتش را بپیذیرند. اما مشکلاتی برایش به وجود می آید.مردم او را نمیپذیرند چون هیچ شناختی از روحیات و مشکلات و طرز تفکراتشان ندارد و نمیتواند آنها را درک کند. ولی خودش وقتی متوجه این موضوع میشود که دیگر کار از کار گذشته و زندگی پسِلدونیموف( کارمند ایوان ایلیچ) را خراب کرده است. ای کاش از ابتدا به حرف نیکفوروویچ گوش می داد . ای کاش ........ 0 4