یادداشت 🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸
1403/10/20

بسم الله الرحمن الرحیم خب این یه کتاب کودکانهست که من از چند سال پیش دارمش اما نخونده بودم. دیروز تو اتاقم نشسته بودم و واسه این چالشم نپره گفتم بذار پنج صفحه بخونم ازش وارد کنم اینجا. فونتش بزرگه😂😔 خب ببینید یه دسته از کتاب ها وجود دارن که زمان مناسب خوانش دارن برای خودشون. این کتاب هم از این دسته بود. اگه وقتی هشت سالم بود میخوندمش، قطعا عاشقش میشدم. چون یه مدرسه ی جادویی و عجیب داشت. یه سرایدار عجیب. یه گروه دوستی سه نفرهی باحال. یه داستان جادویی. ترس و وحشت داشت. اگه اون موقع میخوندم خیلی دوستش میداشتم. ولی الان؟ الان یکم زیادی عادی بود. زیادی کودکانه بود. و ایراداتش از چشمم دور نمیموند. تنها حرفی که میخوام بزنم اینه تا دیر نشده، کتابهایی که باید، رو بخونید. چون اگه نخونید خیلی دیر میشه، و شما میمونید و کتابهایی که اگه توی یه سن دیگه میخوندید، شاید تجربهی بهتری ازش میداشتید. یکی از مزیت های چندبار خوندن کتابها هم همینه. اما الان هم تا حدودی ازش لذت بردم _ولی نه به اندازهای که یه کودک لذت میبره_ و یاد یکی از داستان های خودم افتادم که به دست فراموشی سپرده شده. شبیه انیمیشن monster house یا خانهی هیولا هم بود. هردوشون یه مکان زنده و یه گروه دوستی سه نفره و یه پیرمرد عجیب غریب داشتن. و یه سوالی باقی میمونه. جدا انتظامات هاشون تا هفت و هشت شب میموندن مدرسه؟ خب آخه چرا؟ که از مدرسه مراقبت کنن؟ خب پس سرایدار چیکار میکرد اونجا؟ چون خوش خوان بود ایراداتش رو در نظر نمیگیرم و همچنین چون تصاویر باحالی داشت و ۴ ستاره میدم. جلدهای بعدیش رو هم خواهم خواند.
(0/1000)
نظرات
1403/10/20
چه نکتهی خوبی گفتین👌🏻 واقعاً همینطوره و گاهی سن خوندن بعضی از کتابها که بگذره دیگه خوندنشون لذتی نداره. ولی برعکسش هم خیلی پیش اومده برای من😅، کتابهایی که قبلاً حس میکردم اگه در آینده بخونم بیشتر باهاشون ارتباط برقرار میکنم و واقعاً هم همینطور میشد.
2
3
1403/10/20
همیشه همه چی سر وقتش به آدم میچسبه :) مثل نون که داغش خوبه و یکم که بگذره بیات میشه.
1
3
🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸
1403/10/20
1