یادداشت مهرنوش
1403/3/14
بین خوندن و نخوندن، حتما خوندن رو پیشنهاد میکنم. به خوبی بهترین کاراش نیست اما حتی کارای متوسط اشمیت برای من از خیلیای دیگه بهتره. موضوع کتاب خیلی جالب بود. درباره یه نوجوون که دیگه نمیخواد زندگی کنه و قصد خودکشی داره، همون موقع یه هنرمند پیدا میشه که بهش پیشنهاد میده به جای اینکه جسمی و روحی خودش رو نیست کنه، تبدیل به یه اثر هنریِ زنده بشه و تمام حقوق فردیش رو به اون هنرمند واگذار کنه. باقی رمان، ما درباره احساسات اون شخص و زندگی جدیدی که براش خلق شده و افراد دیگهای که وارد زندگیش میشن و تاثیراتی که روی اون میذارن، مواجه میشیم و شاید خوندنش برای کسی که از خودش، شرایطش، خانوادهش، ظاهرش و... خیلی چیزای دیگه ناراضیه مفید باشه. چون یکی از درسای مفید این رمان اینه که چیزی که شاید برای تو فاجعه بهنظر بیاد برای خیلیای دیگه زیبایی و مزیت محسوب میشه. پس زود جا نزن. صادقانه بگم خیلی وقت بود این کتاب رو شروع کرده بودم اما اواسطش نمیدونم چی شد که رها کردم تا اینکه امروز سر فرجه امتحان تاریخ تصمیم گرفتم تمومش کنم و راضی هم هستم.😁 وسطاش ممکنه یهکم ملالآور باشه نسبت به موضوع جالب اولش، اما با یهکم صبر دوباره نقش اول از اون شرایطی که توشه آگاهتر میشه و تصمیماتی میگیره که ایندفعه خودش فاعله و نه صرفا یه مطیعِ تابع شرایط. آدمای درستی هم وارد زندگیش میشن که اهمیت محیط و جایی که توش نفس میکشی رو در باور داشتن به خودت یادآور میشن. (همه تغییرات صرفا درونی نیست ما گاهی نیاز به یه منجی داریم تا از همون درون هم بتونیم تغییر کنیم) بخشای آخرش هم ما یه محاکمه جالب داریم که جزو بخشای موردعلاقه منه در کل نسبت به این حدود ۲۰۰ صفحه و وقتی که آدم میذاره ارزشش رو داره. دیالوگهای خیلی خاصی هم نداره که بخوای زیرش خط بکشی. قلمش همون اشمیت همیشگیه، روون و گیرا. ب نگاه و ته مایه فلسفیای که تو کاراش هست در آخر هم یه بخش کوتاهی از کتابو میذارم ـ چرا فکر میکنی که اینقدر بیارزش هستی؟ +فکر نمیکنم. واقعیت دارد من به هیچچیز شبیه نیستم. ـ شاید فقط به خودت شبیهی.
(0/1000)
1403/3/14
1