یادداشت باران نویریان

        "این کتاب رو تو کتاب‌خونه می‌بینی، پشت جلدش رو می‌خونی، می‌گی حتماً بعد از خوندنش می‌فهمم چرا نباید خودکشی کرد، شاید هم فهمیدم زندگی یعنی چی. کتاب رو باز می‌کنی تا وسطاش می‌خونی و با خودت فکر می‌کنی که چقدر حق می‌گه، چقدر همه چیز بی‌معنیه. امیدوار میشی که لابد آخرش یه جوابی به سؤال‌های فراوان توی ذهنت می‌ده. می‌ری جلوتر و کم‌کم دیگه باهاش هم‌نظر نیستی. تا اینکه صفحه‌ی آخر رو می‌خونی و به این نتیجه می‌رسی که هیچ‌وقت نمی‌توانی بفهمی زندگی معنا داره یا نه." 
اگر خودتان قبل‌تر این فرآیند را طی کرده‌اید خواندن این کتاب مثل خواندن یک تجربه‌نگاری شخصی معمولی است.
ولی از حق نگذریم فلسفه سراسر ابهام و سرگردانی‌ است. هر چه بیشتر درباره‌اش می‌خوانم بیشتر به این نتیجه می‌رسم.
      
9

12

(0/1000)

نظرات

ا. ر.

ا. ر.

1402/4/30

جسارتاً چرا اینطور که به نظر می‌رسد عنایتی به داستان‌ها و نمایشنامه‌ها و ... ندارید؟ :)
1

0

نمی‌دونم چرا جدیداً افتادم رو دور گمان خوندن و نمی‌تونم خودم رو بکشم بیرون ازش. واگرنه که اون‌جور چیزا هم زیاد می‌خونم. 

0

Gambler

Gambler

1402/6/24

خیلی خوب و واقعی نقد کردین. ممنونم

0