یادداشت سیده زینب موسوی
1404/3/4
تا جایی که یادم میاد از ادبیات عرب خیلی کم خوندم، الان مواردی که به ذهنم میاد «خار و میخک» اثر شهید یحیی السنوار و «سفر به سرزمینهای غریب» اثر سوفیا نمره، هر دو اهل فلسطین. و این احتمالا اولین کتابیه که از یه نویسندهٔ عراقی میخونم. توضیح داستان خیلی جذاب بود، کتابفروشی به نام محمود مرزوق در بعقوبه، یکی از شهرهای عراق، به قتل میرسه و مردی ناشناس از یه روزنامهنگار مطرح عراقی میخواد که کتابی در مورد این کتابفروش بنویسه، پیرمردی که شخصیت خیلی خاصی داشته و در طول سالهای زندگیش حوادث سیاسی/اجتماعی زیادی رو به چشم دیده. این روزنامهنگار با قبول این درخواست به شهر بعقوبه سفر میکنه و با مصاحبه با افراد و بررسی دفتر یادداشتهای محمود مرزوق سعی میکنه تیکههای پازل این زندگی پر فراز و نشیب رو تکمیل کنه و در صورت امکان از دلیل وقوع این قتل پرده برداره... 🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅 این توضیحات نوید یه ماجرای جنایی با چاشنی تاریخ رو میداد و بنابراین برام جذابیت زیادی داشت. ولی خب، در نهایت چندان ازش خوشم نیومد... رازآلودگی ابتدای داستان واقعا جذاب بود و گره خوردنش به بحثهای تاریخی اوایل اشغال عراق توسط آمریکا جالبترش میکرد. با این حال، هر چی پیش میرفت مرزوق بیشتر از چشمم میافتاد. توصیفاتش از زنهایی که باهاشون در ارتباط بود و کلا ولنگاری جنسیش باعث شد حس خوبی بهش نداشته باشم. یه سری وقتها اینطوری بودم که باشه! بیزحمت هر وقت از توصیف لبهای شهوتآلود و رانهای فلان و بهمان دخترا خسته شدی بقیهٔ داستان رو هم تعریف کن ببینیم به کجا میرسه 🙄 ولی باز اینا در برابر چیزی که نویسنده یهو آخر کتاب انداخت وسط داستان چیزی نبود 😐 در این مورد بعد از هشدار افشا بیشتر توضیح میدم... در نهایت اینکه واقعا به نظرم داستان همچین ایدهای خیلی میتونست جذابتر از این حرفها از آب دربیاد و علیرغم انتظارم، بیشتر کتاب واقعا خستهکننده بود. من البته نسخهٔ صوتی رو گوش دادم و با توجه به صبر بسیار بالاترم در برابر کتابهای صوتی، دیگه خودتون قضاوت کنید که شکایتم از حوصلهسربر بودن یه کتاب صوتی یعنی چی! 🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅 ⚠️ هشدار افشا ⚠️ همونطور که گفتم یهو آخر آخر داستان نویسنده با آوردن یه نامه از یکی از آشنایان مرزوق کل دید ما به شخصیت این پیرمرد رو کن فیکون میکنه. گفتم که اعصابم از زندگی عشقی و جنسی مرزوق خرد میشد ولی بازم تو اونا عشق بود! تو این نامه مرزوق فقط یه موجود منحرف جنسی نشون داده میشه که جدا حال آدم رو بهم میزنه. اینکه چطور به یه دختر بدبخت کشاورز تجاوز کرده و چطور با دخترهای فاحشه برخورد میکرده و یا اینکه چطور فلان معشوقهش رو خودش به نیروهای امنیتی لو داده و یا اون یکی رو به خاطر بیماری رها کرده و غیره (که روایت خودش از این وقایع بسیار متفاوت بود). یعنی تمام نکات مثبت گزارشهای قبلی با این نامه برعکس شده بود. مسئله اینجاست که نویسنده هیچ توضیحی در مورد این نامه نداد، صرفا گفت من این نامه رو همونطور به دستم رسیده بدون حذفیات اینجا میارم. حتی یه ذره در این مورد بحث نکرد که حالا چطور باید این تناقضات رو حل کنیم؟ آیا میخواست بگه دید افراد مختلف به یه آدم میتونه خیلی متفاوت باشه؟ که یعنی مثلا تهش نمیتونیم قضاوت کاملی داشته باشیم و فقط یه مشت مشاهدهٔ بعضا متناقض داریم؟ شاید. ولی به نظرم این کار رو اصلا خوب انجام نداد. بهتر این بود که حداقل کمی در مورد این ادعاهای جدید بحث میکرد یا در موردش از دو نفر دیگه هم میپرسید! قضیهٔ اون دختره رباب هم به نظرم درست باز نشده بود تا جایی که غیرمنطقی به نظر میرسید. چرا باید یه دختر جوون که قاعدتاً به خاطر معلمی شأن اجتماعی پایینی هم نداره اینطوری به صورت خیلی ضایع خودش رو در اختیار یه پیرمرد بذاره؟ فکر کنید دختره میاومد جلوی این یارو لخت میشد و میگفت ازت خوشم میاد! باز هر کدوم از ماجراهای عشقی/جنسی قبلی یه منطقی داشت ولی این... دیگه موردی یادم نیست ولی به نظرم بازم بودن نکاتی که درست بهشون پرداخته نشده بود و همینطوری وسط داستان رها شده بودن...
(0/1000)
نظرات
1404/3/5
اینطوری نیست که با نسخه چاپی مشکل داشته باشم، البته که این کتاب نسخه الکترونیکی داره و تو بینهایت هم هست (یعنی حتی لازم نیست پول بدم 😅)، مشکل اینه که فرصت ندارم. جدیدا فرصت کتاب متنی خوندنم خیلی کم شده و کلی کتاب تو لیستم دارم (اینایی که میبینید این چند وقت دارم میخونم یا زود زود تموم میکنم همه صوتیان). @M_Mahdi
1
1404/3/5
به نظرم کتاب معمولی با پایانی معمولی تر بود اما ادبیات عرب رو با "قوانین چارتین" سیر کنید شاهکار به تمام معنا👌🏻
1
سیده زینب موسوی
1404/3/4
1