بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت زینب صادق‌پور

این هم از
                این هم از آن کارهای درخشانی است که از چشم خلق دور مانده و همچنان بکر و بدیع است. هرچند که خودم دوستش نداشتم اما صادقانه اعتراف می‌کنم که شگفت‌انگیز بود.
نماز میت داستانی بلند به شیوه‌‌ی سیال‌ ذهن است که از زبان راوی اول شخصی که خیلی هم قابل‌اعتماد نیست، روایت می‌شود. در هم‌آمیختن این دو مشخصه معجون عجیب و غریبی ساخته که مثلش کمتر پیدا می‌شود.
راوی زندانی‌ای سیاسی است که هم‌زمان با همسر خواهرش، یوسف غلام، که او هم مبارزی سیاسی‌ است ایام محکومیتش را می‌گذراند و با فداکاری خواهرش از زندان خلاص می‌شود. نوشتن در مورد اینکه نماز میت درباره‌ی چیست، دشوار است. پاسخش همه‌چیز و هیچ‌چیز است. به لطف راوی ناموثق که حتی در روایت تقدم و تأخر وقوع اتفاقات هم دستکاری کرده‌است، فهم سیر منطقی اتفاقات دشوار است. از سوی دیگر می‌توان نماز میت را داستانی درباره‌ی شکنجه دانست و با این فرض تصور پیش و پس اتفاقات غیرضروری خواهدبود. چرا که آنچه راوی تجربه می‌کند، از جذام‌خانه تا مستی، تحت تأثیر شکنجه و از آثار آن است. هذیان، توهم، غرق‌شدن در خاطرات و... . این شاید شبیه به پاک‌کردن صورت‌مسئله باشد اما به حل معمای داستان کمک می‌کند.
زبان کتاب شاعرانه و عجیب است. راوی در توصیف شدت زشتی و تعفن اغماض نکرده‌است و توصیفاتش عمیقاً مخاطب را درگیر می‌کند. شاید ارتباط‌گرفتن با متن در ابتدا سخت باشد اما اگر با سماجت به مطالعه ادامه دهید، پشیمانتان نخواهد کرد.
و اینکه دوستش نداشتم و احتمالاً مرور و مطالعه‌ی چندباره‌ی کتاب در تغییر نظرم موثر باشد اما الان احساس می‌کنم ناکام مانده‌ام. خط سیر وقایع برایم در هاله‌ای از ابهام است. تصاویری که دانشور توصیف کرده‌است مثل پرده جلوی چشمم است و جمله‌سازی‌های منحصربه‌فردش تحسین‌برانگیز است. اما کمبود نشانه‌های کافی برای بازکردن کامل مشت نویسنده مغمومم کرده‌‌است. (مجدداً یادآوری می‌کنم که این اثر به عقیده‌ی اکثر منتقدان از شاهکار‌های داستان‌نویسی فارسی است.)

تصویر از مستند خانه سیاه است
        
(0/1000)

نظرات

خوشحال شدم از دیدن یادداشتتون. رضا دانشور نمایش‌نامه‌نویس و نویسنده‌ایه که لایقه بیشتر ازش گفته بشه. نمایش‌نامه‌ی ابوذر که در حسینیه ارشاد اجرا شد، همراه سخنرانی دکتر شریعتی درباره‌ی ابوذر، نوشته‌ی ایشونه.
5
دقیقاً. به‌قول نوجوون‌ها آندرریتده و در اندازه‌ای که باید دیده نشده. 
جمله‌ام رو بد نوشتم. منظورم این بود: روزی که دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد از ابوذر سخن گفت، نمایشی در آنجا اجرا شد که نمایش‌نامه‌اش نوشته‌ی رضا دانشور بود. 
بله، درست می‌گید👌 
متوجه اون بخش صحبتتون شدم. به بخش اولش جواب دادم. 🌻 
بله بله، شما رو آدم مطلعی یافتم و می‌دونستم متوجه شدید. گفتم اگر دیگرانی خوندند مفهوم باشه چی نوشتم. 🙈🌹