یادداشت فرنوش

فرنوش

فرنوش

21 ساعت پیش

        فضاسازیش برام جادویی و محسورکننده بود. بهم حس هری پاتر می‌داد که همه چی توش شگفت‌زده‌ات می‌کنه. اوایلش با وجود فضاسازی جادوییش برام تا حدی معمولی و یه ذره کنجکاوکننده بود ولی بعد از دو سه فصل بوم! اینقدر عاشقش شدم که مدام دلم می‌خواست ببینم توی فصل بعدی دیگه در مورد چه جور رویایی می‌خواد حرف بزنه.
فصلی که در مورد تروما بود رو با پوست و استخوانم درک کردم و بعد از تموم شدنش یه فس گریه کردم چون منم با وجود گذشت شش هفت سال از کنکورم باز هم همچنان هفته‌ای چند شب خواب می‌بینم توی مدرسه‌ام و دارم واسه کنکور می‌خونم یا امتحان دارم و هیچی نخوندم یا با وجود اینکه می‌دونم سال‌ها از درس خوندنم گذشته ولی توی خواب مدام نگرانم که چون خیلی گذشته دیگه هیچی از مطالب یادم نمیاد!
مثل گفته این کتاب منم باید یکم با خودم مهربون‌تر باشم تا بتونم این تروما رو پشت سر بذارم و جالبه وقتی که این فصل رو خوندم تا الان دیگه خواب مدرسه ندیدم!
از این بخشش هم بگذریم باقی فصل‌هاشم خیلی جذاب بودن و خوندن این کتاب بی‌نهایت برام شیرین بود😍
      
39

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.