یادداشت محسنحسام مظاهری
1403/3/5
1. به تکنگاریهایی ازین دست از اماکن، سازمانها، فضاهای عمومی خیلی نیاز داریم. امیدوارم دوستان خوبم در نشر اطراف که بهطور تخصصی بر موضوع روایت تمرکز کرده، بیشتر به تولید چنین آثاری همت کنند. به گمانم هر یک عنوان از چنین آثار تولیدی با چندین عنوان ترجمه برابری میکند. 2.اما درباب خود کتاب. فروستی که روی جلد کتاب بالای عنوان آمده، «مستندنگاری کار در ایران» است.عنوان خوبی است و البته مبهم. نشانه این ابهام را در ساختار همین کتاب میشود دید. اگر منظور مستندنگاری کارخانه چیتسازی بهشهر بوده، کتاب خاک کارخانه از عهدهی این برنیامده. جز یک صفحه توضیح کلی مولف و روایات برخی کارگران سابق، ما چیزی از کارخانه نمیبینیم. از عکسهای زمان فعالیت کارخانه، از اخبار و گزارشهای مطبوعات آن زمان، از اسناد اداری و تصویری مربوط به مقاطع مختلف کارخانه، به ویژه تاسیس و تعطیلی آن. از مستندات و مواضع تعطیلکنندگان و سازمانها و بنیادهای مقصردانستهشده و... . اما اگر مقصود صرفا مستندسازی روایت کارگران و برخی مدیران بوده، بله کتاب همان شده. البته مشکل این تعریف دوم آن است که چون موضوع مربوط به زمان گذشته بوده، تم غالب کتاب حسرت و مرثیهخوانی است. در واقع مستندگاری نوستالژی کار شده، نه خود کار. 3. کتاب نثر خوشخوانی دارد، متنش ادیبانه و گاه شاعرانه است، ذوقورزی دارد، خشک نیست. البته که یکجاهایی سایهی شخصیات و درونیات مولف سنگینی میکند، اما درعینحال از حیث روش و متد مستندنگاری میشد روشمندتر عمل کرد و یک موارد گرچه جزیی اما مهم در مستندنگاری روشمند را رعایت کرد (مثلا درج تاریخ دقیق مصاحبهها با راویان که بسیار مهم است). شاید یک دلیل این امر به آن برمیگردد که تخصص نویسنده ـ به گواه آنچه در کتاب آمده ـ عکاسی است و نه پژوهشگری. در صفحهآرایی و کتابسازی هم عناصر زیباییشناسانه برای مخاطب عام بیشتر مورد توجه بوده تا ملزومات پژوهش مستندنگارانه. کمتوجهی به این موارد، خاک کارخانه را از یک مستندنگاری به یک روایت مستند مبدل ساخته. روایت مستند یک نوسالژی کاریِ نسلی در شهری در شمال ایران.
(0/1000)
نظرات
1403/3/6
آقا دیگر نوشتههاتون رو اینجا هم پست بذارید اگر مربوط به کتابی میشود یا ارجاعی به کتابی دارد یا اگر به این فضا مربوط میشود. خدا آدمهایی که مثل شما اهل فکر و قلماند توان بده ✌️
1
3
1403/3/7
سلام روز بخیر، کارخانه چیت سازی بهشهر حدودا چندتا خیابان بهشهر رو شامل می شد، یک بخش خود کارخانه بود که یکی از ساختمان هایش هنوز باقیست ( مخروبه) خیابان دست چپ همان ساختمان، محلی بود که به کارکنان، ساختمان می دادند ( حتی برای بعظی مهندسان خارجی ویلاها ی شکیل ساخته شده بود.) اخر سر هم واگذاری شد. بعدش هم قربانی شد.
1
1
1403/3/8
چه عجب یه نفر دیدیم توی بهخوان که اطراف رو یه نقد منصفانه بکنه. تشکر بابت یادداشت خوب✨
1
محسنحسام مظاهری
1403/3/7
2