یادداشت اسماعیل محمدنژاد 🇮🇷🇵🇸
1403/1/9
3.5
140
از صادق هدایت و تغییر بزرگی که در ادبیات داستاننویسی ایران به وجود آورده بود و اینکه کتاب بوف کور او را منتقدان بسیار ستایش کرده بودند،زیاد شنیده بودم. فکر میکردم این از بخت بد یا شاید بدسلیقگی و... من است که تاکنون هیچ اثری از هدایت را نخواندهام! یک جورهایی گناهی نابخشودنی! چطور میشود که کسی هنوز اثری از هدایت را نخوانده و با نثرش آشنا نشده باشد؟! اما راستش را بخواهید حالا که این کتاب را خواندهام خیلی گیج هستم! از طرفی به شدت گیرا بود، یعنی داستان کشش لازم را داشت و توصیفات به گونهای بود که میشد لحظه لحظه آن را تجسم کرد گویی که آنجا بودم و میدیدم! اما مشکل من با محتواست!داستانی به شدت پوچ و پوچگرا! فضای داستان به شدت سیاه بود. یا مثلا نمیدانم یا شاید من خوب نخواندهام و مشکل از من است که بالاخره متوجه نشدم تمام داستان درباره فردی است که مالیخولیایی شده و دیوانهوار به همه چیز شک دارد و یا واقعاً زن به تعبیر کتاب لکاته بود و فاسد؟! به همین دلیل هم نمیتوانم به کسی پیشنهاد بدهم که این کتاب را بخواند یا نه؟! همانطور که نمیدانم آیا باز هم اثری از هدایت خواهم خواند یا نه...؟! (تصویر تزئینی و از پایگاه اینترنتی مدیر فروش برداشته شده است)
(0/1000)
.
1403/1/20
1