یادداشت یوتاب
4 روز پیش
مجموعه جنگ تریاک جلد اول جنگ تریاک - رین دختر دلال تریاک فروشی که از جنوب رویای دانشگاه عالی نظامی در سر می پروراند و این راهی ست که آن دختر معنای زجر بدتر از زندگی فقیرانه اش را می چشد - بذارین اول درمورد خشونت کتاب بگم اول کتاب یجورایی معمولیه همه چیز ولی صحنه هایی که بعد از صفحه ۳۰۰ خرده ای به بعد اتفاق می افته فاجعه ان حالت تهوع آور نمی دونم چطور تونسته اینقدر دقیق بنویسه. اینقدر صحنه های نسل کشی رو با جزئیات کامل توضیح میده آدم با تمام سلول های درد رو احساس میکنه.. یکی از بزرگترین مشکلات اینه که یهو رو دور x2 می افته از وسطای کتاب منظورم اینه اوایل کند پیش می رفت می خواست یه مقدمه ای از سیستم جادویی کتاب توضیح بده خیلی کند پیش می رفت نه خسته کننده اما کند بعد یهو چند سال افتاد جلو و دوباره یکم روند آروم شد و الان چی شده بدترین دشمن ها به دوست تبدیل شدن واقعیتش اینکه وسط اونجا اون دو تا شخص خاص با هم رفیق شدن تازه اون از اون یکی عذرخواهی کرد برام عجیب بود پیش زمینه ی آنچنانی براش نویسنده انجام نداده بود و من تقریباً یه چیزایی حدس زدم که جمهوری اژدها کیه چون شخصیت اصلی ققنوسه نه اژدها و این میستری رابطه با هرچی اسمش هست زیاد خوب بهش پرداخته نشده تحول و رشد شخصیت ها قابل توجه و تحسین آمیزه تحولشون خیلی تو چشم می زد اواخر کتاب دلیل هم داشت . کتاب واقعا ترکیب قوی تری از کتاب های فانتزیه که خوندم خیلی قوی تره و نیومده با عناصر عاشقانه ی وقت تلف کن و بی مورد خرابش کنه خیلی کتاب واقع گراست نویسنده تقابل عقل و احساس منطق و انتقام رو به رخ میکشه دیوانگی بیمارگونه اواخر کتاب کاملاً قابل لمسه همه ی شخصیت های کتاب (اصلی) بجز دشمن برای ما خاکستری ان و این خیلی جالبه اینجا که تقابل آرامش و جنگه: «هر چیزی که دوست داشتم از بین رفت. من صلح نمی خوام تشنه ی انتقامم.» «شجاع بودن آسونه... اینکه بفهمی می نباید بجنگی سخته. من این درس رو خوب یادگرفتم.» چقدر مفهوم استعمار توی کتاب سنگین بود همه چیز های زشت سنگین بودن...
(0/1000)
هلیاخانم
3 روز پیش
1