یادداشت سعید بیگی
دیروز
نثر کتاب خوب، روان، خواندنی و بسیار لذتبخش است. این نمایشنامه داستان «آندروماک» همسر هکتور، فرزند پریام شاه تروا است که در جنگ تروا اسیر دست یونانیان میشود و به عنوان غنیمت و هدیه، به پیروس فرزند آشیل (همان آخیلوس) پیشکش میشود و او «آندروماک» را به خانه میآورد؛ در حالی که هرمیون دختر منلائوس را به سبب پیمانی به عنوان همسر برگزیده است... . قصۀ نمایشنامۀ راسین بسیار زیبا، خواندنی و لذتبخش بود و یک سر و گردن از اصل اثر نوشتۀ اوریپید بالاتر بود. درگیریها و گرههای قصه جالب بود و همین تند و کند شدنها و رفتارهای لحظهای و تغییرات تصمیمهای قهرمانان، قصه را بسیار جذابتر کرده بود. به نظرم هیچکدام از شخصیتهای داستان زیادی نبودند و همۀ اتفاقات هم در جای خود قرار داشتند و هر کسی نقش مهمش را در پیشبرد قصه داشت و نقشها هر چند کوتاه، مهم و بجا بودند. من نثر نویسنده را نمیدانم، اما مترجم در انتخاب واژگان، جملات و عبارات دقت مناسبی به خرج داده بود و زبان روایت، روان، خوب و قابل قبول بود. این مطالبی که در یادداشتم مینویسم، برداشت شخصی من است و هیچ ادعایی در باب نقد یا بررسی دقیق و موشکافانۀ این نمایشنامه و قصۀ آن ندارم. هر چند نمایشنامه کوتاه بود، اما به آرامی آن را خواندم و از خواندنش لذت بردم. بیش از این نمیتوانم توضیح بیشتری بدهم، اما داستان نوشتۀ راسین جذبم کرد و از آن خوشم آمد و به نظرم پایان تلخش هم بجا و خوب بود. این پایان جالب؛ عشق هرمیون به پیروس را نشان میداد که بلافاصله از تصمیم پیشین خود پشیمان شد و با تصمیم عجولانه و احمقانۀ خود به خودکشی، خواست با پیروس در آن جهان تنها باشد و معشوقش را در سفر به دنیای مردگان همراهی کند و با این کار خود را به او وفادار نشان دهد، شاید پیروس در آن جهان با او بر سر مهر آید و با هم بدون حضور مزاحمانی چون آندروماک، خوش باشند. مرگ پیروس و دلیل آن از دلیل مرگش در نمایشنامۀ اوریپید، بسیار منطقیتر و زیباتر بود و قدرت حسادت زنانه را نشان میداد که فرد حسود آنکه را دوست میدارد و چه بسا چون این قصه، حتی خود را نیز فدا میکند تا به رقیبش ضربه بزند یا به او آزار برساند. حضور پسر آندروماک، آستیاناکس و چگونگی فراری دادن او از تروا و آوردنش به اینجا؛ از تولد فرزند مشترک آندروماک و نئوپتولموس (فرزند آشیل) در اثر اوریپید منطقیتر و جذابتر بود. همچنین علت نپذیرفتن عشق پیروس، توسط آندروماک، بسیار منطقیتر از تندادن او به رابطه با شاهزاده نئوپتولموس در اثر اوریپید بود و به طور کلی در پی هر رفتاری که شخصیتها از خود نشان میدادند، دلیل و علتی منطقی و در شرایط ویژۀ آنها درست، پشت انجام کارهایشان دیده میشد. و در پایان باید بگویم؛ به نظرم قصه با تمام اوج و فرودهای ناگهانیش، زیبا بود و تا مدتها مزهاش زیر زبانم خواهد ماند.
(0/1000)
نظرات
دیروز
درود بر شما جناب بیگی عزیز... بسیار دقیق و زیبا نوشتید و به راستی هم اثر راسین بسیار زیباتر و جذاب تر از اوریپیده و این قدرت قلم این تراژدی نویس بزرگ فرانسوی رو نشون میده و اینکه در نهایت ما میبینیم که درام در ۲۰۰۰ سال چقد پیشرفت کرد . ممنون از همراهی شما 🔥💥🌹
1
2
سعید بیگی
دیروز
1