یادداشت زهرا میکائیلی
2 روز پیش
چند داستان نسبتا مستقل از زندگی آدمهای معمولی که احساس شکست یا درماندگی میکنند مثل دختری که فروشنده لباس است و آیندهای در کارش نمیبیند یا پسر ۳۰ سالهای که هنوز بیکار است و مادرش خرجش را میدهد یا تازه_ مادری که روزنامه نگار بوده و خیلی فعال و حالا با به دنیا آمدن فرزندش احساس عقب ماندن، همیشه درگیر بودن و تنهایی میکند. هرکدام به دلیلی به کتابخانهی محلی خاصی مراجعه میکنند و به پیشنهاد خانم سایوری کتابدار، با کتابی روبرو میشوند که کمکشان میکند دربارهی زندگی و ادامهی راهشان، شغلشان، احساسشان بهتر تصمیم بگیرند. کتاب خیلی خوبی بود. ظاهرش ساده است ولی بطور عمیقی بر جانم نشست. ترجمه هم نسبتا خوب است. دو صفحه اول تمام ۵_۶ نسخهای را که از این کتاب ترجمه شده مقایسه کردم و به نظرم رسید این ترجمه از بقیه بهتر است.
(0/1000)
معصومه فراهانی
2 روز پیش
0