یادداشت زینب

زینب

زینب

1404/2/19

رمان «سپید
        رمان «سپید دندان» درباره نیمه گرگ یا نیمه سگی است که زندگی سخت و پرفراز و نشیبی دارد و همینطور درباره این است که چطور شرایط محیطی و اتفاقاتی که برایش می‌افتد، شخصیت او را شکل می‌دهد.

در ابتدا سپید دندان موجودی خشن، بی‌اعتماد و تندخو است، چون هم انسان‌ها و هم حیوانات دیگر به او صدمه زده‌اند. اما کم‌کم و با دیدن محبت واقعی از طرف انسانی به نام وییدن اسکات، یاد می‌گیرد که به انسان‌ها و حتی سگ‌ها اعتماد کند. او حیوانی بسیار باهوش است و از هر اتفاقی که برایش می‌افتد، چیزی یاد می‌گیرد و سعی می‌کند خودش را با آن وفق بدهد.

خب حالا نظر من:
سبک نوشتن جک لندن برای من در ابتدا کمی خسته‌کننده بود. شروع داستان کند پیش می‌رفت و ممکن بود کسی که حوصله یا صبر کمی داره خیلی زود کتاب را کنار بگذاره ،اما چیزی که منو نگه داشت وسواسم برای تموم‌کردن کتاب بود. خوشبختانه بعد از گذشتن از بخش‌های اول، داستان کم‌کم جذاب‌تر شد و من بهش علاقه‌مند شدم. بیشتر روایت از نگاه خود سپید دندان بود، و همین باعث می‌شد که بهتر درکش کنم و باهاش هم‌ذات‌پنداری کنم.

از نظر من پیام اصلی کتاب این بود که محیط و آدم‌هایی که دور و بر ما هستند، نقش خیلی مهمی در شکل‌گیری شخصیت ما دارن؛ و این تأثیر فقط مخصوص انسان‌ها نیست، حتی حیوانات هم می‌توانند در اثر محبت و توجه تغییر کنند و رشد کنند.

صادقانه بخوام بگم، اگر وسواس نداشتم که کتابی رو تا ته بخونم، شاید همون اوایل رهاش می‌کردم. اما خوشحالم که ادامه دادم، چون پایان داستان برای من خیلی رضایت‌بخش بود. سپید دندان که این‌همه سختی کشیده بود، بالاخره محبت و امنیت واقعی رو تجربه کرد. حس خوبی داشت که بدونم همه‌ی آدم‌ها توی اون دنیا هم سنگدل نیستن.🍀


      
71

19

(0/1000)

نظرات

عالییی 👌🏻👌🏻👌🏻
1

2

زینب

زینب

1404/2/19

🤭🩵💫 

1

چه زیبا نوشتی دختر👍🏻🫀❤️
1

2

زینب

زینب

1404/2/20

ممنون عزیزم🤭💫🩷 

2