یادداشت کبری لطیف
1402/11/14
بسم الله الرحمن الرحیم لبخند مصطفی ده سال پیش خواندن کتاب زندگینامه شهید علیرضا کریمی مرا به سر مزار خودش در شهر اصفهان کشاند و حالا کتاب « لبخند مصطفی » نوشته خانم مریم دوست محمدیان من را به شهر قم و کنار مزار سیمانیاش میکشاند. نویسنده، این کتاب را از زبان همسر شهید مدافع حرم آنقدر روان و فصیح نوشته گویی در خانه آنها کنار سفره هستیم و از دیدن و شنیدن دلدادگیاشان لذت میبریم. با لبخندی که همیشه مصطفی بر لب دارد ما نیز لبخند میزنیم. مثل آنها کنار سختیهایشان صبوری میکنیم. به وقت بدنیا آمدن فرزندانشان شادی میکنیم. "لبخند مصطفی" برای من فقط یک کتاب زندگینامه شهید مدافع حرم نیست ، بلکه رمان عاشقانهای است از جنس آسمان. یکی از حسنهای این کتاب پیوسته بودن ماجراها در هر فصل با فصل بعدی است که خواننده به راحتی میتواند خودش را در لابه لای خاطرات زندگی شهید ببیند. و شاید شباهتهایی هم با زندگی خودش پیدا کند که ارتباطش با این شهید مدافع حرم محکم گردد. خاطرات شهدا بیانگر شیوه و سبک زندگی درست آنهاست که ممکن است راهی باشد برای راه گم کردهها. شهید مصطفی نبی لو مثل خیلی از ما نام همسرش را در گوشی همراهش « آرام جانم» ذخیره کرده بود. 📚بریدهای از کتاب : ((خسته نبود، ولی دلش هوایی شده بود؛ هوای « آرام جانم». به گوشهای رفت و بین لیست تماسها « آرام جانم» را پیدا کرد. این لحظه فقط شنیدن صدای رقیه میتوانست هوای خاکستری توی دلش را سامان دهد. سرخی غروب جمعه آسمان سوریه این هوا را توی دلش انداخته بود. در آن غروب، تک صدای ناله یک زن با جیغ خفیف یک بچه توی گوشش صدا میکرد. )) میتوان از آثار خانم مریم دوست محمدیان علاوه برکتاب لبخند مصطفی که اولین کتاب مستقل او است، از مجموعه داستانهای کوتاه ایشان نام برد« پیادهها عاشقترند، تو بخند عکسش با من، اولین باری که مردم و از طرف فرزند کوچک شما». این کتاب در زمستان 1401به سفارش کنگره شهدای استان قم در نشر جمکران در149 صفحه به چاپ رسیده است. در صفحات آخر عکسهایی از شهید مصطفی نبی لو با همسر و فرزندانش، با همرزمان شهید و آخرین دیدار همسرشهید با او زینت بخش صفحات پایانی کتاب میباشد.
(0/1000)
1402/11/15
0